مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه تصویری (اصلی)
کتابخانه اهل تسنن
کتابخانه تصویری (اهل تسنن)
ویکی فقه
ویکی پرسش
العربیة
راهنما
جستجوی پیشرفته
همه کتابخانه ها
جدید
صفحهاصلی
فقه
اصول فقه
قرآنی
علوم حدیث
اخلاق
عقاید
علوم عقلی
ادیان و فرق
سیره
تاریخ و جغرافیا
ادبیات
معاجم
سیاسی
علوم جدید
مجلهها
گروه جدید
همهگروهها
نویسندگان
العتبة الحسینیة المقدسة
العتبة العباسية المقدسة
مجمع جهانی اهل بیت
أبو معاش-سعيد
آل سيف-فوزي
اراکی-محسن
التبريزي-الميرزا جواد
السيفي المازندراني-علي أكبر
الشهرستاني-السيدعلي
الفياض-محمداسحاق
قاسم-عیسیاحمد
كاشف الغطاء-احمد
الكوراني العاملي-علي
المحسني-محمدآصف
الهاشمي-السیدمحمود
ایزدی-خزائلی
پزشکی
حکمت
موقت
همهگروهها
نویسندگان
مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه تصویری (اصلی)
کتابخانه اهل تسنن
کتابخانه تصویری (اهل تسنن)
ویکی فقه
ویکی پرسش
فرمت PDF
شناسنامه
فهرست
««صفحهاول
«صفحهقبلی
جلد :
1
««اول
«قبلی
جلد :
1
نام کتاب :
جامع عباسی – ط جامعه مدرسین
نویسنده :
شيخ بهائی؛ ساوجی، نظام بن حسین
جلد :
1
صفحه :
1001
مقدمه ناشر
3
ويژگىهاى كتاب
4
نقد كتاب
4
نام و نشان فقيهان برجستهای كه بر مسایل این کتاب حاشیه زدهاند
6
مقدمه مؤلف
7
باب اول در بيان مسائلى كه تعلق به طهارت دارد
11
مطلب اول در بيان طهارتى كه احتياج به نيت[1] دارد
12
فصل بطلان غسل و تيمم به آب و خاك غصبى
15
فصل در آداب طهارتخانه رفتن
16
اما آن سه چيز كه واجب است[1]
17
اما آن پنج چيز كه حرام است
18
اما آن پنج چيز كه سنت است
19
و اما آن هشت چيز كه در وقت طهارت كردن به فعل آوردن آن مكروه است
19
[فصل] بدانكه طهارت يا موقوف است به نيت قربت و بىآن صحيح نيست، يا احتياج به نيت قربت ندارد و بىآن صحيح است
20
نوع اول طهارت حقيقى است،
20
و احكام نوع اول در سه مقصد مبين مىشود
20
مقصد اول در بيان احكام وضو
20
بدان كه پنجاه چيز است كه تعلق به وضو ساختن دارد، از آن جمله بيست و يك امر واجب است، و بيست امر سنت، و نه امر مكروه
20
اما آن بيست و يك امرى كه واجب است
20
اما آن بيست امرى كه در وضو سنت است
28
و اما آن نه چيز كه در وضو به فعل آوردن آن مكروه است
31
فصل وضو جهت سه چيز واجب است، و جهت بيست و دو چيز سنت
32
اما آن سه چيز كه وضو جهت آنها واجب است
32
اما آن بيست و دو چيز كه وضو جهت آنها سنت است
34
فصل اگر شخصى داند كه وضو ساخته اما شك دارد كه بعد از وضو حدث كرده يا نه
36
مقصد دوم در بيان احكام غسل
36
بدانكه غسلهاى مشهور چهل و شش غسل است؛ شش غسل واجب، چهل غسل سنت
36
اما شش غسل واجب
37
اما چهل غسل سنت
37
فصل سى و دو چيز در غسل معتبر است؛ هفده امر واجب، و پانزده امر سنت است
41
اما آن هفده چيز كه واجب است
41
و اما آن پانزده چيز كه در غسل سنت است
46
فصل اگر شخصى را در اثناى غسلى از غسلهاى واجب حدثى واقع شود
47
فصل بر جنب هشت امر حرام است و هفت امر مكروه
48
اما هشت امر حرام
48
اما آن هفت امر كه بر جنب مكروه است
50
فصل در احكام حيض
50
نشانه هاى حيض
50
فصل
52
فصل مادام كه زن حيض داشته باشد طلاق دادن او صحيح نيست
52
فصل خون حيض از سه شبانه روز[4] كمتر و از ده شبانه روز بيشتر نمىباشد
53
فصل اگر زن عادت مقرر داشت، اما فراموش كرده كه عادت او چند روز بود،
55
فصل اقسام استحاضه و احكام آن
56
فصل خون نفاس
58
فصل در احكام غسل دادن ميت و مقدمات و توابع آن
59
بدان كه صد و بيست و شش امر است كه تعلق به ميت دارد، از وقت احتضار يعنى سكرات تا وقتى كه او را در قبر سپارند،
59
و اما آنچه از وقت احتضار تا وقتى كه شروع در شستن او كنند كه بجا بايد آورد پانزده امر است، يك امر واجب، و يازده امر سنت، و سه امر مكروه
59
اما يك امر واجب
59
و اما يازده امر سنت
60
اما آن سه امرى كه مكروه است
61
فصل سى و پنج امر تعلق به ميت دارد از وقتى كه اراده نمايند او را غسل دهند تا وقتى كه خواهند او را كفن نمايند،
61
اما دوازده امر واجب
61
و اما آن پانزده امر كه سنت است
63
اما آن شش امر كه مكروه است
65
و اما آن دو امر كه حرام است
65
فصل بيست و نه امر تعلق به ميت دارد از وقتى كه از غسل او فارغ شوند تا وقتىكه برآن نماز گزارند،
65
اما آن نه چيز كه واجب است
65
اما آن دوازده چيز كه سنت است
67
اما آن هشت امر كه مكروه است
69
فصل آنچه متعلق به ميت است از وقتى كه از كفن كردن او فارغ شوند تا وقتى كه او را به خاك سپارند
69
اما پنج امر واجب
70
اما آن سى و سه امر كه سنت است
71
و اما آن نه امر كه مكروه است
74
مقصد سوم در بيان احكام تيمم
75
بدان كه بيست و يك امر است كه تعلق به تيمم كردن دارد: دوازده امر واجب است، و هفت امر سنت، و دو امر مكروه
75
اما دوازده امر واجب
76
و اما آن هفت امر كه در تيمم سنت است
78
اما آن دو امر كه در تيمم مكروه است
79
مطلب دوم در بيان مسائل طهارتى كه احتياج به نيت ندارد
80
و ازاله نجاسات به دوازده چيز مىشود كه در شرع آنها را مطهرات گويند
80
اما احكام آب كه اول پاككنندههاست
80
فصل و اما آب كر
81
فصل بدان كه در آب چاه ميانه مجتهدين خلاف است،
82
دوم از پاك كنندهها زمين است
84
سوم از پاك كنندهها آفتاب است
84
چهارم از پاك كنندهها آتش است[2]
85
پنجم از پاك كنندهها استحاله است
86
ششم انتقال
86
هفتم انقلاب
86
هشتم نقص
86
نهم اسلام
86
دهم زوال عين
86
يازدهم مسح به طاهر
87
دوازدهم تبعيت
87
فصل نجاسات يازده چيز است
87
اول: بول. دوم: غايط
87
سوم: خون از هرحيوانى كه خون جهنده داشته باشد،
88
چهارم: منى از حيوانى كه خون جهنده داشته باشد،
88
پنجم: سگ،
88
ششم: خوك،
88
هفتم: كافر
89
هشتم: هرچه مستكننده باشد
89
نهم: شيره انگور
90
دهم: فقاع
90
يازدهم: حيوانى كه بميرد بهشرط آنكه در حال حيات خون جهنده داشته باشد
90
فصل اگرسگ ظرفى را بهزبان بليسد[4] و خواهندكه به آبقليل آنرا طهارت دهند،
90
فصل اگر جامهاى مثلا به بول نجس شده باشد و خواهند كه آن را به آب قليل طهارت دهند،
91
فصل اگر ظرف نجس را مثل كاسه و ديگ و خم خواهند كه به آب قليل طهارت دهند
93
[احكام ظروف طلا و نقره]
93
باب دوم در بيان مسائل نماز واجبى و سنتى
95
مقدمه
96
بدان كه نماز واجبى دوازده است
96
اما نمازهاى سنتى
96
مطلب اول در بيان نمازهاى واجبى
98
مقصد اول در بيان نماز يوميه
98
مبحث اول در بيان پوشيدن عورت
99
و به رختى كه بر آن نماز گزارند بيست و هفت امر متعلق است: پنج امر واجب، و هفت امر سنت، و پانزده امر مكروه
99
اما پنج امر واجب
99
اما آن هفت امر سنت كه تعلق به رخت مصلى دارد
103
اما آن پانزده امر كه مكروه است
103
مبحث دوم در مكان نماز
104
بدان كه سى و سه امر است كه به مكان نماز تعلق دارد: دو امر واجب، و چهار امر سنت، و بيست و هفت امر مكروه
104
اما دو امر واجب
104
و اما آن چهار امر سنت كه تعلق به مكان نماز دارد
105
اما بيست و هفت امر مكروه كه تعلق به مكان نماز دارد
106
فصل در احكام مساجد
109
و بدانكه: چهل و يك امر تعلق به مسجد دارد: دوازده امر سنت، و هفده امر مكروه، و يازده امر حرام مىباشد
109
اما دوازده امر سنت
109
اما هفده امر مكروه كه به مسجد تعلق دارد
110
اما آن يازده امر كه حرام است
112
مبحث سوم در ملاحظه نمودن اوقات نمازهاى واجبى و سنتى
113
بدان كه اول وقت نماز صبح برآمدن صبح صادق و وقت آن مىكشد تا برآمدن آفتاب
113
فصل نماز در اول وقت گزاردن ثواب عظيم دارد، بهتخصيص نماز صبح و مغرب
115
فصل در احكام اذان گفتن
116
تتمه: آنچه به اذان متعلق است سى امر است: نوزده امر سنت، و نه امر مكروه، و دو امر حرام
117
اما نوزده امر سنت
118
اما آن نه امر كه در اذان مكروه[1] است
119
اما آن دو امر كه حرام است
120
فصل اقامت بعد از اذان سنت مؤكد است
120
مبحث چهارم در ملاحظه نمودن قبله
123
فصل و اما آن شخصى كه از شهر مكه دور است به حيثيتى كه ديدن خانه كعبه او را ممكن نيست
124
فصل اگر برشخصى بعد از آن كه نماز گزارده باشد ظاهر شود كه در حال نماز روى او به قبله نبوده
125
فصل آنچه در نماز معتبر است دوازده نوع است،
127
فصل بدانكه در جميع نمازهاى پنجگانه يوميه سيصد و هفتاد و دو فعل واجب است،
128
و بدانكه از جمله اين افعال هشت فعل است كه احتياج به بيان دارد،
129
فصل اول در بيان آنچه تعلق به نيت دارد
130
فصل دوم در بيان آنچه تعلق به تكبير احرام دارد: و آن چهارده امر است: هفت امر واجب، و هفت امر سنت
131
اما هفت امر واجب
131
اما هفت امرى كه در تكبير احرام بجا آوردن آن سنت است
132
فصل سوم در بيان آنچه تعلق به قيام دارد: و آن هجده امر است: پنج امر واجب، ده امر سنت، سه امر مكروه
133
اما آن پنج امرى كه واجب است
133
اما آن ده چيز كه در وقت قيام سنت است
134
و بدانكه قنوت سنت مؤكد است
135
و در قنوت هفت امر سنت است
135
اما آن سه امر كه در قيام مكروه است
136
فصل چهارم در بيان آنچه تعلق به قراءت فاتحه و سوره دارد
136
و آنچه تعلق بهقراءت فاتحه و سوره دارد سى و دو امر است: يازده امر واجب، و ده امر سنت، و پنج امر مكروه، و شش امر حرام
136
اما يازده امر واجب
136
اما آن ده امر كه در خواندن فاتحه و سوره سنت است
139
و اما آن پنج امر كه در خواندن فاتحه و سوره مكروه است
140
فصل پنجم در بيان آنچه تعلق بهركوع دارد: وآن بيست وشش امر است: شش امر واجب، وشانزده امر سنت، وچهارامر مكروه
143
اما شش امر واجب
143
اما آن شانزده امر كه در ركوع سنت است
143
اما آن چهار امر كه در ركوع مكروه است
144
فصل ششم در بيان آنچه تعلق به سجود دارد
145
وآن سى وهفت امر است: ده امر واجب، وبيست وپنج امر سنت، و دو امر مكروه
145
اما ده امر واجب
145
اما آن بيست و پنج امر كه در وقت سجود به فعل آوردن آن سنت است
146
اما آن دو چيز كه در سجود بهفعل آوردن آن مكروه است
149
تتمه در بيان احكام سجود تلاوت قرآن
149
فصل هفتم در بيان آنچه تعلق به تشهد دارد: و آن هجده امر است: نه امر واجب، و هشت امر سنت، و يك امر مكروه
151
اما نه امر واجب
151
اما هشت امرى كه سنت است
152
اما آن يك امر كه مكروه است
153
فصل هشتم در آنچه تعلق به تسليم دارد: و آن هفده امر است: پنج امر واجب، دوازده امر سنت
153
اما پنج امر واجب
153
اما دوازده امرى كه سنت است
154
[تعقيبات]
155
مقصد دوم در نماز جمعه است
157
وآنچه بهنماز جمعه تعلق دارد سىامر است: نه امر واجب، وبيست ويك امر سنت
158
اما نه امر واجب
158
اما آن بيست و يك امر سنت[1] كه تعلق بهنماز جمعه دارد
160
مقصد سوم در نماز عيدين
162
و آنچه به اين نماز تعلق دارد بيست و يك امر است: شانزده امر سنت[4] و پنج امر مكروه
162
اما شانزده امر سنت
162
اما آن پنج امر مكروه
164
مقصد چهارم در نماز طواف خانه كعبه و آنچه به آن متعلق است چهار امر است: دو امر واجب، و دو امر سنت
164
اما آن دو امر واجب
164
اما دو امر سنت
165
مقصد پنجم در نماز آيات
165
تتمه: هشت امر سنت به اين نماز متعلق است
167
مقصد ششم در نماز ميت
169
تتمه: آنچه به اين نماز تعلق دارد بعد از نيت و پنج تكبير و دعاها نوزده است: چهار امر واجب، و دوازده امر سنت، و سه امر مكروه
171
اما چهار امر واجب
171
اما آن دوازده امرى كه در اين نماز سنت است
171
اما آن سه امر كه مكروه است
172
مقصد هفتم در نمازى كه به نذر واجب شود يا به عهد يا به سوگند
173
مقصد هشتم در نمازى كه به اجاره واجب مىشود
175
مقصد نهم در نمازى كه از پدر[6] فوت شده باشد بر پسر واجب است[7]
176
مطلب دوم در بيان نمازهاى سنتى
178
اول نوافل يوميه است
178
فصل چون وقت نماز مغرب داخل شود بايد[1] كه بىتأخير متوجه به نماز مغرب شود،
183
فصل در بيان آداب نماز شب[2]
186
فصل بعد از فارغ شدن از هشت ركعت نماز شب و آداب و ادعيه شروع كند در دو ركعت شفع و مفرده وتر،
189
دوم از نمازهاى سنتى[1] نمازى است كه به حضرت رسالت پناه
6
منسوب است
193
سوم نمازى كه به حضرت اميرالمؤمنين على
7
منسوب است
193
چهارم نمازى كه به حضرت فاطمه زهرا
3
منسوب است
193
پنجم نمازى كه منسوب است به جعفر طيار رضى الله عنه
194
ششم نماز اعرابي
195
هفتم نماز طلب باران
195
هشتم نماز عيد غدير است
196
نهم نماز روز اول هر ماه
197
دهم نماز نافله ماه رمضان
197
يازدهم نماز روز مبعث حضرت رسالت پناه
6
198
دوازدهم نماز شب مبعث
198
سيزدهم نماز روز مباهله است
198
چهاردهم نماز زيارت حضرت رسالت پناه
6
و باقى ائمه معصومين
:
199
پانزدهم نماز رغايب
199
شانزدهم نماز شب نصف ماه رجب
199
هفدهم نماز شب نصف شعبان
200
هجدهم نماز شب عيد ماه رمضان
200
نوزدهم نماز ساعت غفلت
200
بيستم نماز سنتى سفر كه در وقت شروع در سفر بجا آورد
201
بيست و يكم نماز توبه
201
بيست و دوم نماز هديه ميت است
201
بيست و سوم نماز روز عاشورا
202
بيست و چهارم نماز روز نوروز است
202
مطلب سوم در بيان احكام خللى كه در نماز واقع مىشود
203
مقصد اول در بيان احكام خللى كه موجب بطلان نماز است
203
مقصد دوم در بيان احكام خللى كه به وقوع آن نماز باطل نمىشود
207
فصل اول در بيان خللى كه بهواسطه آن سجده سهو واجب نمىشود
207
فصل دوم در بيان خللى كه دو سجده سهو به سبب آن واجب است
210
مقصد سوم در بيان احكام شك مصلى
214
شك در نماز يا در غير عدد ركعات است يا در عدد ركعات، و احكام هريك در بحثى مذكور مىشود
214
بحث اول در شك در غير عدد ركعات
214
بحث دوم در شك در عدد ركعات
215
فصل در بيان نماز احتياط
220
خاتمه در بيان احكام نماز قضا و نماز سفر و نماز خوف و نماز جماعت
223
فصل اول در بيان احكام نماز قضا
223
فصل دوم در بيان احكام نماز سفر
229
فصل سوم در بيان نماز خوف
237
فصل چهارم در بيان احكام نماز جماعت
238
باب سوم در بيان احكام زكات واجبى و سنتى و خمس واجبى و سنتى
251
مطلب اول در بيان زكات واجبى
252
فصل اول: بدانكه در باب زكات دادن مبالغه بسيار در حديث وارد است،
252
فصل دوم بدانكه زكات در نه چيز واجب است: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، مويز، شتر، گاو و گوسفند
253
فصل سوم زكات گندم و جو و خرما و مويز
255
فصل چهارم دربيان زكات شتر و گاو و گوسفند
257
فصل پنجم در مستحقان زكات
259
فصل ششم در بيان زكات فطره
260
مطلب دوم در بيان زكات سنتى
263
مطلب سوم در بيان احكام خمس
265
باب چهارم در بيان احكام روزه واجبى و سنتى
269
مطلب اول در بيان محرمات و مبطلات روزه
270
مطلب دوم در بيان روزههاى واجب و سنت و مكروه و حرام
275
فصل اول در بيان روزههاى واجبى
275
فصل دوم در بيان روزههاى مستحبى
279
فصل سوم در بيان روزههاى حرام
281
فصل چهارم در بيان روزه مكروه
283
مطلب سوم در بيان باقى احكام روزه
285
فصل اول در بيان نيت روزه
285
فصل دوم در ذكر جماعتى كه روزه ايشان صحيح نيست
287
فصل سوم در بيان امرى چند كه به فعل درآوردن آنها در ماه رمضان سنت است
289
فصل چهارم در ذكر آنچه روزهدار را به فعل درآوردن آن مكروه است
290
مطلب چهارم در اعتكاف
292
باب پنجم در بيان حج و شروط آن
295
مقدمه بدان كه حج كردن از اعظم اركان دين است،
296
مطلب اول در بيان بعضى از آداب حج
297
مطلب دوم در بيان شرايط وجوب حج
299
مطلب سوم در بيان انواع حج و ذكر مواقيت
302
مطلب چهارم در بيان افعال حج تمتع برسبيل اجمال
304
مطلب پنجم در بيان افعال حج تمتع است بر سبيل تفصيل
306
مقصد اول در بيان احرام بستن و مقدمات و شروط آن
306
فصل اول در ذكر امورى كه قبل از شروع در احرام بجا آوردن آن سنت است
306
فصل دوم در بيان باقى امور متعلقه به احرام
308
مقصد دوم در بيان طواف و مقدمات و شروط آن
316
فصل اول در بيان آنچه پيش از طواف بجاآورده مىشود
317
فصل دوم در بيان باقى امورى كه متعلق است به طواف
320
مقصد سوم در بيان سعى ما بين صفا و مروه و مقدمات و شروط آن
326
مقصد چهارم احكام تقصير و احرام حج
330
فصل اول در بيان احكام وقوف عرفات
332
فصل دوم در بيان احكام وقوف به مشعرالحرام
335
فصل سوم در بيان رفتن به جانب منى از مشعرالحرام و بيان افعال ثلاثه مناسك منى، كه روز عيد قربان در منى واجب است كه به عمل آورد
337
فعل اول رمى جمره عقبه
338
فعل دوم از افعال ثلاثه مناسك منى
339
فعل سوم از افعال ثلاثه مناسك منى
342
فصل چهارم در بيان باقى افعال حج
343
خاتمه در بيان آداب وداع خانه كعبه
347
مطلب ششم در بيان احكام حج قران و حج افراد
349
مطلب هفتم در بيان احكام حج به نيابت
351
فصل اول: نايب گرفتن به جهت ميت و حى
351
فصل دوم: شروطى كه در نيابت حج معتبر است
353
تتمه جامع عباسى
ديباچه
359
باب ششم در وقف كردن، وتصدق نمودن و قرض دادن، و بنده آزاد كردن، و جهاد با كفار كردن
361
مطلب اول در بيان وقف كردن و توابع آن
362
فصل اول در شروط وقف
362
فصل دوم تصدق نمودن
369
فصل سوم در بيان سكنى و عمرى
370
مطلب دوم در بيان قرض دادن
371
موقف اول در ثواب قرض دادن
371
موقف دوم در امورى كه به قرض دادن متعلق است
372
مطلب سوم در بيان بنده آزاد كردن
376
موقف اول مباشرت است
377
قسم اول آزاد كردن بنده
377
قسم دوم كتابت است
380
قسم سوم تدبير است
384
قسم چهارم ام ولد است
386
موقف دوم سرايت است
387
موقف سوم ملك است
388
موقف چهارم عوارض است
389
مطلب چهارم در بيان جهاد[1] با كفار كردن
391
فصل اول ثواب جهاد
391
فصل دوم در بيان جهاد و شروط آن
392
فصل سوم در بيان آنكه جهاد كردن با چند فرقه و با كدام جماعت واجب است
395
فصل چهارم در كيفيت جهاد كردن با كفار
398
فصل پنجم در امان دادن كفار
402
فصل ششم در صلح كردن با كفار
403
خاتمه در بيان امر به معروف و نهى از منكر
407
باب هفتم درزيارت حضرت رسالتپناهمحمدى
6
وحضرت اميرالمؤمنين وحضرات ائمهمعصومين - صلوات الله عليهم اجمعين - وايام مولود و وفات ايشان
411
فصل اول در ثواب زيارت هريك از ايشان[1]
412
فصل دوم در آداب زيارت
417
فصل سوم در بيان زيارت حضرت رسالت پناهى
6
و حضرت اميرالمؤمنين
7
و حضرات ائمه معصومين - صلوات الله عليهم اجمعين -
420
زيارت حضرت پيغمبر
6
420
زيارت حضرت فاطمه زهرا
3
422
زيارت حضرت اميرالمؤمنين
7
425
زيارت حضرت امام حسين
7
430
زيارت حضرت امام موسى كاظم و امام محمد تقى
8
434
زيارت حضرت امام رضا
7
435
زيارت حضرت امام على نقى و امام حسن عسكرى
8
438
زيارت حضرت صاحبالزمان
7
440
فصل چهارم در بيان ايام مولود حضرت رسالت پناه
6
و اميرالمؤمنين
7
و ائمه معصومين
:
و ايام وفات ايشان
441
محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف
6
441
حضرت اميرالمؤمنين
7
442
حضرت فاطمه زهرا
3
443
حضرت امام حسن بن على بن ابىطالب
8
443
حضرت امام حسين بن على بن ابىطالب
7
444
حضرت امام زينالعابدين على بن الحسين
8
444
حضرت امام محمد باقر
7
445
حضرت امام جعفر صادق
7
445
حضرت امام على بن موسى الرضا
8
446
حضرت امام محمد تقى الجواد
7
446
حضرت امام على نقى
7
446
حضرت امام حسن عسكرى
7
447
باب هشتم در بيان نذر كردن و عهد نمودن و سوگند خوردن و كفاره دادن
449
مطلب اول در نذر كردن و عهد نمودن
450
فصل اول در بيان شروط نذر
450
فصل دوم در احكام نذر كردن
452
مطلب دوم در بيان سوگند خوردن و اقسام و شروط آن
456
مطلب سوم در بيان كفاره دادن
460
فصل اول در اقسام كفارات
460
فصل دوم در شروط كفاره
465
باب نهم در بيان بيع كردن و رهننمودن و شفعه گرفتن و توابع آن
467
مطلب اول در بيع كردن و تجارت نمودن و كسب كردن
468
فصل اول در بيان اقسام تجارت و كسب
468
قسم اول: در تجارت و كسب واجب
468
قسم دوم: در تجارت و كسب سنت
468
قسم سوم: در تجارت و كسب مباح
468
قسم چهارم: در تجارت و كسب حرام
468
قسم پنجم: تجارت و كسب مكروه
476
فصل دوم در آداب تجارت
479
فصل سوم در اقسام بيع كردن
486
قسم اول: آنكه متاع و قيمت آن هر دو حال باشد، و اين قسم را«نقد» گويند
486
قسم دوم: آنكه هم متاع و هم قيمت آن هر دو نسيه باشد و اين قسم را«بيع دين به دين» گويند
490
قسم سوم: آنكه متاع حال باشد و قيمت آن نسيه و اين قسم را«بيع نسيه» گويند،
490
قسم چهارم: آنكه متاع نسيه باشد و قيمت آن نقد و اين قسم را«سلف» و«سلم» گويند،
490
قسم پنجم: آنكه متاع را بفروشد بىآنكه ذكر مايه كند و اين قسم را«مساومه» گويند،
490
قسم ششم: آنكه متاع را بهزياده از آنچه خريده بفروشد واينقسم را«مرابحه» گويند،
490
قسم هفتم: آنكه متاع را به آنچه خريده بفروشد و اين قسم را«توليه» گويند،
491
قسم هشتم: آنكه متاع را به كمتر از آنچه خريده بفروشد و اين قسم را«مواضعه» گويند،
491
قسم نهم: آنكه دو متاع متساوى[1] را كه قابل كيل و وزن باشند به يكديگر فروختن و آن را«ربا»[2] گويند،
491
قسم دهم: آنكه دو جنس مختلف باشد، چه آن را به زياده و كم نقد مىتوان فروخت
493
فصل چهارم در بيان آنچه در بيع كردن داخل است
493
و اقسام آن شش است
493
قسم اول: زمين و عرصه و ساحت،
493
قسم دوم: باغ و بستان،
494
قسم سوم: خانه،
494
قسم چهارم: قريه و دهكده،
495
قسم پنجم: درخت،
495
قسم ششم: خريدن غلام،
496
فصل پنجم در بيان اقسام خيار
496
اول: خيار مجلس
496
دوم: خيار حيوان
497
سوم: خيار شرط
498
تتمه: بدان كه تكليفات نسبت به قبول شرط و تعليق برشرط چهار قسم است
500
چهارم: خيار تأخير
500
پنجم: خيار چيزهايى كه در آن روز تا شب ضايع شود يا قيمت آن ناقص گردد
500
ششم: خيار رؤيت
501
هفتم: خيار غبن
501
هشتم: خيار عيب
502
نهم: خيار تدليس
504
دهم: خيار اشتراط
505
يازدهم: خيار شركت
505
دوازدهم: خيار دشوارى تسليم كردن
506
سيزدهم: خيار رد كردن بعضى از متاع
506
چهاردهم: خيار تفليس
506
پانزدهم: خيار تلف شدن و غصب كردن[2]
506
شانزدهم: خيار جهالت اجاره
507
خاتمه در بيان احكام بعد از بيع
508
مطلب دوم در بيان رهن كردن
510
فصل اول در شروط گرو كردن
510
فصل دوم در احكام گرو كردن
513
مطلب سوم در شفعه گرفتن
516
مطلب چهارم در بيان توابع بيع كردن
520
فصل اول در حكم جماعتى كه حاكم شرع ايشان را از مال ايشان منع نموده باشد
520
قوم اول: طفلان،
520
قوم دوم: ديوانگان
520
قوم سوم: سفيهان،
521
قوم چهارم: بيمارانى كه در آن مرض فوت شوند،
522
قوم پنجم[4]: جماعتى كه متاعى فروخته باشند،
522
قوم ششم: جماعتى كه متاعى خريده باشند و قيمت آن را نداده باشند،
522
قوم هفتم: غلامانى كه آقاهاى ايشان با ايشان قرار كرده باشند كه مبلغى معين بدهند و آزاد شوند،
522
قوم هشتم: جماعتى كه از دين اسلام برگرديده باشند و پدران ايشان كافر بوده باشند،
522
قوم نهم: جماعتى كه مال خود را جهت دينى پيش كسى گرو كرده باشند،
522
قوم دهم: مفلسانى كه مالهاى ايشان از قرض قرضخواهان ناقص باشد،
523
فصل دوم در ضامن شدن
524
اول: متعهد مال شدن كه برذمه شخصى باشد
524
قسم دوم: حواله
526
قسم سوم: كفالت
527
فصل سوم در بيان صلح كردن
529
باب دهم در بيان اجاره دادن، و عاريت نمودن و احكام غصب كردن، و توابع آن
533
مطلب اول در اجاره دادن
534
فصل اول در شروط اجاره
534
فصل دوم در آنكه در چند موضع اجاره حرام است و در چند موضع مكروه، و در چند موضع جايز
539
فصل سوم در احكام اجاره كردن
543
مطلب دوم در بيان عاريت دادن و امانت نزد كسى سپردن
545
فصل اول در عاريت دادن
545
فصل دوم در امانت نزد كسى نهادن
547
مطلب سوم در بيان احكام غصب كردن و توابع آن
549
فصل اول در احكام غصب كردن
549
فصل دوم در بيان آنكه غاصب در چند موضع ضامن عين و منفعت است
554
فصل سوم در اسباب ضمان
557
مطلب چهارم در توابع اجاره و عاريت و غصب
560
فصل اول در مزارعه
560
فصل دوم در مساقات
563
فصل سوم در شريك شدن
566
فصل چهارم در مضاربه كردن
569
فصل پنجم در وكيل كردن كسى جهت تصرف در چيزى بالذات
572
موقف اول در شروط وكالت
572
موقف دوم در چيزهايى كه قابل نيابت نيست
577
موقف سوم در چيزهايى كه قابل نيابت هست
578
موقف چهارم در اقسام وكالت
579
فصل ششم در اسب دوانيدن و تير انداختن
581
فصل هفتم) در اقسام غلبه در تير انداختن
584
فصل هشتم در جعاله
584
فصل نهم در لقطه
587
و اين برسه قسم است
587
قسم اول انسان
587
قسم دوم حيوان
589
قسم سوم لقطه اموال
591
تتمه: احكام لقطه چهار چيز است
594
تكمله: بدان كه التقاط پنج قسم است
596
فصل دهم در احياى موات
597
فصل يازدهم در مشتركات
600
قسم اول راهها
600
قسم دوم مسجدها
601
قسم سوم موقوفات عامه
601
قسم چهارم معدنها و كانها
601
قسم پنجم آبها
602
باب يازدهم در نكاح كردن به دوام، و متعه، و تحليل، و ملك يمين
605
مقدمه در بيان فضيلت نكاح و اقسام آن
606
مطلب اول در بيان نكاح متعه
608
مطلب دوم در بيان نكاح كنيز
611
قسم اول: عقد
611
قسم دوم: مالك شدن كنيز
612
قسم سوم: اباحه و تحليل است
613
مطلب سوم در نكاح دايمى و مقدمات و شروط آن
615
فصل اول در بيان مقدمات نكاح
615
فصل دوم در بيان شروط عقد نكاح دايمى
622
فصل سوم در جماعتى كه ولى عقدند
624
فصل چهارم در بيان ذكر جماعتى از زنان كه برمردان حراماند
627
قسم اول: جماعتى كه ايشان را مطلقا نمىتوان خواست،
627
صنف اول: جماعتى از زناناند كه بهواسطه خويشى صحيح حرامند، كه هرگز حلال نمىشوند،
627
صنف دوم: جماعتى از زناناند كه حرام شدن ايشان عارض شده و بهسبب آن نكاح ايشان اصلا جايز نيست
627
قسم دوم: جماعتى از زنان كه حرام مؤبد نيستند بلكه بهواسطه مانعى حرام شدهاند،
636
فصل پنجم: در اقسام دخول كردن
639
فصل ششم آنچه بر عقد كردن به زن و تمكين دادن زن شوهر را بردخول مترتب مىشود
646
اما سى و يك امر واجب
646
و اما بيست امر حرام
651
و اما آن دو امر سنت
653
و اما آن پنجاه و چهار امر باقى
654
تتمه: بدان كه جميع اين احكامىكه مذكور شد قبل و دبر در آنها شريكند الا در پنج موضع كه حكم مخصوص قبل است
659
تكمله: بدانكه شش حكم از خواص بكارت است
661
تتمه: عادت مجتهدين اماميه اين است كه در كتاب نكاح خصايص حضرت رسالت پناه
6
مذكور مىكنند و اگرچه بعض از آنها دخلى به نكاح ندارد،
662
فصل هفتم در بيان صداق
665
فصل هشتم در بيان آنكه به دخول كردن مهر مسمى واجب مىشود
667
فصل نهم در بيان آنكه در چند موضع نكاح فسخ مىشود
670
فصل دهم در بيان آنكه در چند موضع مهرالمثل لازم است
676
فصل يازدهم در بيان آنكه در چند موضع است كه زن را مهر نيست
681
فصل دوازدهم در بيان آنكه در چند موضع نصف مهر لازم است
683
فصل سيزدهم در بيان اختلاف ميانه زن و شوهر
685
خاتمه در بيان آنچه تعلق به نكاح دارد
687
فصل اول در بيان شب خوابيدن پيش زنان
687
فصل دوم در بيان رنجشى كه ميان شوهر و زن بهم رسد
690
فصل سوم در بيان لاحق گردانيدن اولاد به پدر
691
فصل چهارم در بيان احكام ولادت فرزند
692
فصل پنجم در بيان شير دادن طفل و محافظت كردن او و دايه گرفتن به جهت او
696
فصل ششم در بيان نفقه و كسوت دادن
699
سبب اول: خويشى،
699
سبب دوم: زن بودن،
700
سبب سوم: مالك بودن،
703
باب دوازدهم در بيان طلاق دادن زنان، و عده نگاهداشتن ايشان و خلع و مبارات، و ايلا و ظهار و لعان با ايشان
705
مطلب اول در طلاق دادن
706
فصل اول اقسام طلاق دادن
706
قسم اول طلاق واجب[1]
706
قسم دوم طلاق حرام
707
قسم سوم طلاق مكروه
707
قسم چهارم طلاق سنت
708
قسم اول: طلاق باين،
708
قسم دوم: رجعى،
709
فصل دوم در بيان شروط طلاق
710
فصل سوم در بيان رجوع كردن شوهر بعد از طلاق
714
قسم اول: قولى
714
قسم دوم: فعلى
714
فصل چهارم در بيان عده داشتن زنان
715
قسم اول: جماعتى از زنان كه عده ايشان سه مرتبه از حيض پاك شدن است
715
قسم دوم: جماعتى از زنان كه سه ماه عده ايشان است
716
قسم سوم: جماعتى از زنان كه عده ايشان دو مرتبه از حيض پاك شدن است
717
قسم چهارم: جماعتى از زنان كه عده ايشان چهل و پنج روز است
718
قسم پنجم: جماعتى از زنان كه عده ايشان نه ماه است
718
قسم ششم: جماعتى از زنان كه عده ايشان به زاييدنشان منقضى مىشود
718
قسم هفتم: جماعتى از زنان كه عده ايشان چهار ماه و ده روز است
719
قسم هشتم: كنيزانى كه شوهران ايشان مرده باشند
719
قسم نهم: جماعتى از زنان كه حامله باشند و شوهران ايشان مرده باشند
720
قسم دهم: زنانىاند كه شوهران ايشان گم شده باشند
720
مطلب دوم در بيان خلع و مبارات كردن
722
مطلب سوم در بيان ظهار و ايلا كردن با زن خود
724
فصل اول اقسام ظهار كردن و شروط آن
724
فصل دوم در ايلا كردن
727
مطلب چهارم در لعان
730
فصل اول در چيزهايى كه سبب لعان مىشود
730
فصل دوم در كيفيت لعان كردن و شروط آن
732
فصل سوم در آنچه تعلق به لعان كردن دارد
734
باب سيزدهم در شكار كردن
737
فصل اول در اقسام شكار
738
فصل دوم در شروط شكار كردن
741
فصل سوم در احكام شكار كردن
744
باب چهاردهم در ذبح كردن حيوانات و حلال و حرام حيوانات و غير آن
747
فصل اول در اقسام ذبح
748
فصل دوم در بيان آنچه به ذبح نمودن تعلق دارد
750
فصل سوم در بيان حلال و حرام و مكروه بودن حيوانات
753
فصل چهارم در بيان آنچه از حيوانات و غير آنها حرام است و مكروه
758
باب پانزدهم در بيان آداب طعام خوردن آب نوشيدن و رخت پوشيدن
765
مطلب اول در بيان طعام خوردن و اقسام آن
766
مطلب دوم در بيان منافع طعامها و ميوهها
773
مطلب سوم در آداب آب نوشيدن
778
مطلب چهارم در آداب رخت پوشيدن
780
فصل اول: در اقسام رخت پوشيدن
780
قسم اول: رخت پوشيدن واجب
780
قسم دوم: رخت پوشيدن سنت
780
قسم سوم: رخت پوشيدن حرام
781
قسم چهارم: رخت پوشيدن مكروه
781
قسم پنجم: رخت پوشيدن مباح
781
فصل دوم: آنچه به رخت پوشيدن متعلق است
781
باب شانزدهم در قضا پرسيدن و آداب آن
787
مطلب اول در اقسام قضا و صفات قاضى
788
فصل اول: در اقسام قضا پرسيدن
788
قسم اول: قضا پرسيدن عام
788
قسم دوم: قضا پرسيدن خاص
790
فصل دوم: در صفات قاضى
791
فصل سوم: در آنچه تعلق به قضا پرسيدن دارد
796
مطلب دوم در بيان تحقيق نمودن دعوى و جواب گفتن و كيفيت حكم حاكم
806
فصل اول: در تحقيق نمودن دعوى
806
فصل دوم: در آنچه سبب حكم حاكم مىشود
811
فصل سوم: در كيفيت حكم كردن حاكم
813
فصل چهارم: در بيان قسمت كردن ميانه شريكان
816
مطلب سوم در شهادت، يعنى گواهى دادن
819
فصل اول در واجب بودن شهادت و شروط آن
819
شرط اول آنكه: بالغ باشد
819
شرط دوم آنكه: عاقل باشد
819
شرط سوم آنكه: مسلمان باشد
820
شرط چهارم آنكه: مؤمن باشد
820
شرط پنجم آنكه: عادل باشد
820
و عدالت گواهان به سه چيز ثابت مىشود
825
شرط ششم آنكه: حلالزاده باشد
826
شرط هفتم آنكه: در گواهى دادن متهم نباشد
826
شرط هشتم آنكه: ميانه ايشان عداوت دنيوى نباشد
826
شرط نهم آنكه: گواهان بسيار سهو نكنند[1]
826
شرط دهم آنكه: در حقوق الناس به سر خود گواهى ندهند
827
شرط يازدهم آنكه: گواهى را به لفظ بگويند با قدرت[2]
827
فصل دوم در آنچه سبب گواه شدن مىشود
828
فصل سوم در بيان تفصيل حقوقى كه به گواهان عادل ثابت مىشوند
828
قسم اول: آنكه به گواهى چهار مرد عادل ثابت مىشود،
829
قسم دوم: آنكه به گواهى چهار مرد عادل يا سه مرد و دو زن ثابت مىشود،
829
قسم سوم: آنكه به گواهى چهار مرد عادل يا دو مرد و چهار زن ثابت مىشود،
829
قسم چهارم: آنكه به گواهى دو مرد عادل ثابت مىشود،
829
قسم پنجم: آنكه به گواهى دو مرد عادل يا يك مرد و دو زن يا يك مرد با قسم ثابت مىشود،
829
قسم ششم: آنكه به گواهى مردان تنها و زنان تنها و با اجتماع هردو ثابت مىشود،
830
قسم هفتم: آنكه به گواهى پنجاه كس ثابت مىشود[2]
831
قسم هشتم: آنكه به گواهى يك كس ثابت مىشود
831
قسم نهم: آنكه به قسم تنها ثابت مىشود
831
فصل چهارم در بيان تفصيل حقوقى كه به شياع ثابت مىشوند
831
فصل پنجم در تفصيل حقوقى كه به گواهى دادن گواهان عادل بر گواهى گواهان ثابت مىشود
832
باب هفدهم در اقرار كردن و وصيت نمودن و در آن دو مطلب است
835
مطلب اول در اقرار كردن
836
فصل اول: در اقرار به حق كردن
836
فصل دوم: در اقرار كردن به خويش بودن
840
فصل سوم: در احكام اقرار كردن
840
فصل چهارم: در منافى اقرار
845
قسم اول: مقبول
845
قسم دوم: مردود
846
مطلب دوم در وصيت نمودن
846
فصل اول: در وصيت كردن به مال و شروط آن
846
فصل دوم: در اقسام وصيت كردن و احكام مطلق وصيت
851
فصل سوم: در بيان وصى ساختن،
853
باب هجدهم در قسمت كردن تركه و ميراث
857
مطلب اول در بيان آنچه سبب ميراث بردن مىشود
858
وجه اول: خويش بودن
858
قسم اول: دو قومند كه با يكديگر ميراث مىبرند
858
قسم دوم: نيز دو قومند
860
قسم سوم: نيز دو قومند
863
وجه دوم: كه سبب ميراث بردن مىشود
868
وجه سوم: ولاى آزادى
868
وجه چهارم: ولاى ضامن جريره
870
وجه پنجم[2]: ولاى كسىكه كافرى را مسلمان كرده باشد
870
وجه ششم: ولاى مستحقين[4] زكات
870
وجه هفتم: ولاى امامت
870
مطلب دوم در بيان آنچه فى الجمله ميراث خوار را از ميراث بردن مانع مىشود
872
مطلب سوم در بيان تفصيل صاحبان فروض و قرابت و سهام ايشان
880
فصل اول: در تفصيل صاحبان فرض و قرابت
880
قسم اول: جماعتى كه به فرض تنها ميراث مىبرند
880
قسم دوم: جماعتى كه گاهى به فرض و گاهى به قرابت ميراث مىبرند
880
قسم سوم: جماعتى كه به قرابت تنها ميراث مىبرند
881
فصل دوم: در بيان[1] تفصيل سهام مفروضه و صاحبان فروض
882
قسم اول: نصف
882
قسم دوم: ربع
883
قسم سوم: ثمن
883
قسم چهارم: ثلث
883
قسم پنجم: ثلثان
883
قسم ششم: سدس
883
مطلب چهارم در قواعد حسابى كه در قسمت تركه احتياج به آنها مىشود
885
فصلاول: در بيان نسبتهايى كه ميان سهام ورثه و عدد رؤس ايشان بهم مىرسد
885
قسم اول: تماثل
885
قسم دوم: تداخل
886
قسم سوم: توافق
886
قسم چهارم: تباين
886
فصل دوم: در بيان كسورى كه در فريضه باشند و مخارج مشتركه آنها
886
مطلب پنجم در بيان دانستن نصيب هروارثى از تركه به علم حساب
887
طريق اول: در ميانه ورثه صاحب فرضى نباشد و همه در يك مرتبه باشند
888
قسم اول آنكه: تركه به قدر سهام ورثه باشد،
888
قسم دوم آنكه: تركه زياده باشد بر سهام مفروضه صاحبان فروض،
894
قسم سوم آنكه: تركه از سهام صاحبان فروض ناقص باشد،
897
طريق دوم: آنكه سهام هروارثى را از فريضه نسبت دهند
897
طريق سوم: آنكه تركه را برفريضه قسمت نمايند
898
طريق چهارم: مستعمل ميانه دو فريضه
898
قسم اول آنكه: در تركه كسر نباشد
898
دوم آنكه: در تركه كسر باشد،
899
طريق پنجم: مناسخات
899
قسم اول آنكه: وارث و استحقاق واحد باشد،
899
قسم دوم آنكه: وارث و استحقاق مختلف باشد يا يكى از آنها،
900
مطلب ششم لواحق ميراث
900
فصل اول: در ميراث جماعتى كه به يك دفعه در دريا غرق شوند يا ديوارى بر سر ايشان افتد
900
فصل دوم: در ميراث خنثى
902
فصل سوم: در بيان ميراث كسى كه هيچ يك از فرج ذكر و انثى نداشته باشد،
905
فصل چهارم: در بيان ميراث مجوس
906
باب نوزدهم در بيان حدودى[1] كه جهت دزدى و زنا و لواطه و سحق و غير آن در شرع مقرر است و تعزيرهايى كه اهل شرع جهت بعضى از گناهان قرار دادهاند
909
مطلب اول در بيان اقسام حدود
910
فصل اول: در بيان قسم اول از اقسام حدود
910
فصل دوم: در بيان قسم دوم از اقسام حدود
915
فصل سوم: در بيان هشت قسم از اقسام حدود
916
و اقسام حد زنا هشت است
916
قسم اول: رجم كردن،
916
قسم دوم: جمع ميانه حد تازيانه زدن و سنگسار كردن،
917
قسم سوم: صد تازيانه است،
917
قسم چهارم: صد تازيانه و تراشيدن موى سر و از شهر بيرون كردن است،
918
قسم پنجم: پنجاه تازيانه است،
918
قسم ششم: هفتاد و پنج تازيانه است كه سه ربع حد است،
918
قسم هفتم: ضغث است
919
قسم هشتم: حد با زيادتى تعزير،
919
فصل چهارم: در بيان قسم يازدهم از چهارده قسم حدود
919
فصل پنجم: قسم دوازدهم از اقسام حدود
920
فصل ششم: در بيان قسم سيزدهم و چهاردهم اقسام حدود
923
مطلب دوم در آنچه تعلق به حدود دارد
926
فصل اول: در آنچه حدود به آن ثابت مىشود
926
فصل دوم: در آنچه تعلق به حدود دارد
928
مطلب سوم در بيان تعزير كردن
931
باب بيستم در بيان خونبهاى قتل آدمى و خونبهاى زخمى كه بر آدمىمىزنند و خونبهاى قطع اعضاى او و خونبهاى سگ شكارى و سگ گله و سگى گه محافظت باغ يا زراعت كند
937
مطلب اول در بيان آنچه موجب كشتن است
938
فصل اول: در اقسام كشتن
938
فصل دوم: در بيان احكام قتل عمد و جراحتى كه كسى بركسى زند
940
فصل اول: در بيان مواضعى كه قصاص در آنها لازم است
940
فصل دوم: در بيان شروط قصاص كردن
941
فصل سوم: در بيان آنچه قصاص به سبب آن لازم مىشود
943
فصل چهارم: در احكام قصاص و استيفاى آن
946
فصل پنجم: در قصاص اعضاى آدمى
950
مطلب دوم در بيان خونبهاى آدمى
953
فصل اول: در بيان آنچه موجب خونبها مىشود
953
فصل دوم: در بيان خونبهاى اعضاى آدمى
963
قسم اول: آنچه سبب نصف خونبها مىشود
963
قسم دوم: آنكه موجب خونبها و دو ثلث خونبهاست
964
قسم سوم: آنچه دو خونبها در آن بايد داد
964
قسم چهارم: آنچه موجب خونبها و زيادتى ارش است
965
قسم پنجم: آنچه سبب دو ثلث خونبها مىشود
965
قسم ششم: آنچه موجب ثلث خونبهاست
965
قسم هفتم: آنكه موجب ربع خونبها مىشود
967
قسم هشتم: آنكه موجب خمس خونبها مىشود
967
قسم نهم: آنكه سه خمس خونبها در آن لازم است
968
قسم دهم: آنچه در آن دو خمس خونبها لازم است
968
قسم يازدهم: آنچه در آن چهار خمس خونبها لازم است
968
قسم دوازدهم: آنكه موجب سدس خونبهاست
968
قسم سيزدهم: آنچه موجب عشر خونبهاست
968
قسم چهاردهم: آنچه در آن نصف عشر خونبهاست
969
قسم پانزدهم: آنچه در آن نصف نصف عشر خونبهاست
969
قسم شانزدهم: آنچه در آن ثلث خونبهاى آن عضو لازم است
969
قسم هفدهم: آنچه در آن دو ثلث خونبهاى آن عضو لازم است
970
قسم هجدهم: آنچه در آن خمس خونبهاى هر عضوى لازم است
971
قسم نوزدهم: آنچه در آن خونبهاى چهار خمس هرعضوى لازم است
971
قسم بيستم: آنچه هشت يك خونبها در آن لازم است
972
قسم بيست و يكم: آنچه در آن يك نفر شتر لازم است
972
قسم بيست و دوم: آنچه در آن دو نفر شتر لازم است
972
قسم بيست و سوم: آنچه در آن سه نفر شتر لازم است
972
قسم بيست و چهارم: در انچه چهار نفر شتر در آن لازم است
972
قسم بيست و پنجم: آنچه در آن پنج نفر شتر لازم است
972
قسم بيست و ششم: آنچه در آن ده نفر شتر لازم است
972
قسم بيست و هفتم: آنكه در آن سى و سه نفر شتر لازم است
973
قسم بيست و هشتم: آنچه در آن سى و سه نفر شتر و زيادتى ارش لازم است
973
قسم بيست و نهم: آنكه در خونبهاى آن قياس به همان عضو بايد كرد
973
قسم سىام: آنچه در آن ده مثقال طلا لازم است
973
قسم سى و يكم: آنچه در آن بيست مثقال طلا لازم است
974
قسم سى و دوم: آنچه در آن چهل مثقال طلا لازم است
974
قسم سى و سوم: آنچه در آن شصت مثقال طلا لازم است
974
قسم سى و چهارم: آنچه در آن هشتاد مثقال طلا لازم است
974
مطلب سوم در بيان آنكه در چند موضع تمام خونبها گرفتن
974
مطلب چهارم در بيان مقدار خونبها و قتل عمد و خطا و شبيه به عمد
977
قسم اول: خونبهاى مرد مسلمان و اگرچه طفل باشد
977
قسم دوم: خونبهاى زن مسلمان
979
قسم سوم: خونبهاى خنثى
979
قسم چهارم: خونبهاى زنى كه حامله باشد
979
قسم پنجم: خونبهاى مردان جهود
980
قسم ششم: خونبهاى زنان جهود
980
قسم هفتم: خونبهاى غلام
980
مطلب پنجم در بيان آنچه سبب ارش مىشود يعنى تفاوتى كه ميانه صحيح و غيرصحيح بودن عضو آدمى است
980
خاتمه در بيان كفاره قتل و تحقيق عاقله،
984
بحث اول: در كفاره قتل
984
بحث دوم: تحقيق عاقله
985
فهرست مطالب
989
نام کتاب :
جامع عباسی – ط جامعه مدرسین
نویسنده :
شيخ بهائی؛ ساوجی، نظام بن حسین
جلد :
1
صفحه :
1001
««صفحهاول
«صفحهقبلی
جلد :
1
««اول
«قبلی
جلد :
1
فرمت PDF
شناسنامه
فهرست
کتابخانه
مدرسه فقاهت
کتابخانهای رایگان برای مستند کردن مقالهها است
www.eShia.ir