و وكيل امين است و در آنچه بىتقصير و تعدّى او تلف شود ضامن نيست، و اگرچه
او را به اجرت گرفته باشد، و با تقصير و تعدّى وكالت او باطل نمىشود، و قول او
مقبول است در دعوى نمودن به آنكه عالم بهعزل نبوده يا تفريط نكرده و تعدّى از اذن
موكّل ننموده، و در تلف مال نيز قول او مقبول است.
موقف دوم در
چيزهايى كه قابل نيابت نيست
و آنها هجده
چيزاند:
اوّل: وضو و
غسل و تيمّم كردن با قدرت، چه با عدم قدرت جايز است نايب گرفتن جهت استعانت در
آنها.
دوم: نماز واجب
در حال حيات، سواى دو ركعت نماز حجّ واجب با تعذّر آن، چه در آن نايب مىتوان
گرفت.
سوم: روزه واجب
در حال حيات.
چهارم: اعتكاف
واجب.
پنجم: حجّ واجب
با قدرت بر رفتن، چه اگر از رفتن عاجز باشد جايز است نايب گرفتن.
ششم: سوگند
خوردن و نذر [1] كردن، چه ديگرى به نيابت او سوگند نمىتواند خورد و نذر كرد.
هفتم: غصب
كردن، چه ديگرى به عوض او [2] غصب نمىتواند كرد.
هشتم: ميراث
بردن، چه ميراث به نيابت كسى نمىبرد.
نهم: تنويب،
يعنى به نوبت خوابيدن پيش زنان.
دهم: ظهار
كردن، يعنى كسى با زن خود گويد كه: «پشت تو همچو پشت مادر و خواهر من است» چه در
اين صورت نيز نيابت جايز نيست.
يازدهم: سوگند
خوردن بردخول نكردن با زن خود.
______________________________
[1]-
عدم جواز توكيل در اجراء صيغه نذر و عهد و ظهار و ايلاء محلّ تأمّل است. (يزدى)