نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 508
و نيز در همان كتاب
به سند خود از مصادف روايت كرده كه گفت: وقتى در خدمت امام صادق (ع) در يكى از
زمينهاى زراعيش بودم، موقعى بود كه داشتند درو مىكردند، اتفاقا سائلى نزديك آمد
و سؤال كرد من در جوابش گفتم خدا روزيت دهد، حضرت فرمود: ساكت، شما نمىتوانيد
چنين جوابى بدهيد مگر بعد از آنكه به سه نفر داده باشيد پس از آن در دادن و ندادن
مختاريد[1].
و نيز در
كافى به سند خود از ابن ابى عمير از هشام بن مثنى روايت كرده كه گفت:
مردى از امام
صادق (ع) معناى جمله(وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا
تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ) را پرسيد. حضرت
فرمود: فلان بن فلان انصارى (و اسمش را برد) زراعتى داشت وقتى حاصلش دست مىآمد
همه را صدقه مىداد و براى خود و عيالش چيزى باقى نمىگذاشت خداى تعالى اين عمل را
اسراف خواند[2].
مؤلف: مراد
امام (ع) اين است كه آيه شريفه بر عمل آن شخص منطبق است، نه اينكه آيه در شان او
نازل شده، زيرا آيه شريفه مكى است و در آن روز انصارى در ميان نبود، بعيد نيست كه
آن انصارى كه امام (ع) اسم برده ثابت بن قيس بن شماس باشد چون طبرى و ديگران نيز
از ابن جريح نقل كردهاند كه گفته است: آيه مورد بحث در باره ثابت بن قيس بن شماس
نازل شده، چون وى درخت خرمايى داشت، وقتى آن را چيد گفت: امروز هيچ كس نزد من
نمىآيد مگر اينكه از اين خرما به خوردش مىدهم، و به مردم همى داد تا شب شد در
حالى كه خرمايى براى خودش نمانده بود. خداوند جمله(وَ لا
تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ) را نازل فرمود. و
ليكن همانطورى كه گفتيم داستان ثابت بن قيس نمىتواند شان نزول آيه باشد چون او
مردى است مدنى و آيه شريفه نزولش در مكه بوده. آرى، آيه با عمل وى منطبق است.[3] و در تفسير عياشى از امام صادق (ع)
نقل شده كه در ذيل آيه مذكور فرموده:
(از محصول
جمعآورى شده خود) به هر مسلمانى كه نزدت آمد، بده و اگر هيچ مسلمانى نزدت نيامد
به مشرك بده[4].