responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 421

آيه‌(وَ مَنْ أَظْلَمُ ...) گفته است: اين آيه در باره مسيلمه كذاب و حرفهايى كه به هم مى‌بافت و بدان وسيله خود را از كاهنان قلمداد مى‌كرد نازل شده. و در ذيل جمله‌(وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ) گفته است: اين جمله در حق عبد اللَّه بن سعد بن ابى سرح نازل شده كه در ابتدا به اسلام گرويده بود و براى رسول خدا نويسندگى مى‌كرد، و در نوشتن آياتى كه نازل مى‌شد خيانت مى‌نمود، مثلا(عَزِيزٌ حَكِيمٌ) را(غَفُورٌ رَحِيمٌ) نوشت و نوشته خود را بر مردم قرائت كرد. و اگر هم مى‌گفتند آيه اينطور نيست، در جواب مى‌گفت چه فرق مى‌كند همه مثل هم است، و سرانجام از اسلام دست كشيد و به قريش پيوست‌[1].

مؤلف: اين معنا به طريق ديگرى نيز روايت شده است.

[رواياتى در مورد نزول آيه:(وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ ...) در باره عبد اللَّه بن سعد بن ابى سرح‌]

و در تفسير قمى مى‌گويد: پدرم از صفوان از ابن مسكان از ابى بصير از امام صادق (ع) برايم روايت كرد كه آن حضرت فرمود: عبد اللَّه بن سعد بن ابى سرح برادر رضاعى عثمان بود، بعد از هجرت رسول خدا 6 به مدينه آمد و به اسلام گرويده، و چون خط خوبى داشت هر وقت آيه‌اى نازل مى‌شد رسول خدا 6 او را مى‌خواست تا آن آيه را بنويسد، رسول خدا وقتى املا مى‌فرمود و مى‌گفت تا بنويسد و اللَّه سميع بصير او مى‌نوشت سميع عليم رسول خدا 6 مى‌گفت: و اللَّه بما تعملون خبير او به جاى خبير مى‌نوشت بصير و گاهى تاء را ياء مى‌نوشت، و رسول خدا 6 مى‌فرمود يكى است.

عبد اللَّه بالأخره از دين اسلام برگشت و به مكه مراجعت نمود، و به قريش گفت: به خدا سوگند محمد نمى‌فهمد چه مى‌گويد، من مثل او حرف مى‌زدم چيزى نمى‌گفت، پس اين آيه در حقش نازل شد:(وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ ...).

بعد از فتح مكه رسول خدا دستور قتل او را صادر نمود و خونش را هدر كرد، عبد اللَّه ناگزير دست به دامن برادرش عثمان شد، عثمان دست او را گرفته نزد رسول خدا 6 آورد، رسول خدا در آن موقع در مسجد بود. عثمان عرض كرد يا رسول اللَّه! اين مرد را به من ببخش. حضرت ساكت شد و چيزى نگفت، مجددا عرض كرد: از جرم اين مرد درگذر. حضرت فرمود: او را به تو بخشيدم. وقتى عثمان برمى‌گشت حضرت به اصحاب خود فرمود: مگر به شما نگفتم او را بكشيد. مردى عرض كرد يا رسول اللَّه! من چشم به شما


[1] الدر المنثور ج 3 ص 30

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 421
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست