نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 406
[در قرآن كريم
افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون عليت مسلم دانسته شده
است]
قرآن همه اين
افعال را فعل انسان مىداند و در اين باره هيچ فرقى بين انسان و بين ساير انواع
موجودات قائل نشده، مثلا به همان لسانى كه مىفرمايد: ابر باريد
و درخت ميوه داد به همان بيان مىفرمايد فلان قوم فلان كار را
كرد ، يا انسان بايد فلان كار را بكند و يا نكند و اگر جز اين
بود اين امر و نهى معنايى نداشت. آرى، قرآن براى يك فرد انسان همان وزن را قائل
است كه خود ما آدميان در جامعه خود آن وزن را براى او قائليم، و او را داراى افعال
و آثارى مىدانيم، و در پارهاى از كارهايش از قبيل خوردن و آشاميدن كه به نحوى
بازگشت به اراده و اختيار او دارد، او را مؤاخذه نموده، و در پارهاى از كارهاى
ديگرش كه در تحت اختيار او نيست از قبيل صحت و مرض و پيرى و جوانى و امثال آن
مؤاخذه نمىكنيم.
خلاصه كلام
اينكه، قرآن كريم براى انسان همان نظامى را قائل است كه خود ما آدميان نيز همان را
براى خود احساس مىكنيم، و عقل و تجربه ما نيز اين احساس را تاييد مىكند، و احساس
ما را بر خطا نمىداند. و آن احساس اين است كه تمامى اجزاى عالم با همه اختلافى كه
در هويتها و انواع آن هست هر يك در نظام عمومى، فعل و اثرى دارد و از نظام آثارى
را تحمل مىكند، و با اين تاثير و تاثر و فعل و انفعال، اجزاى نظام موجود كه براى
هر جزء آن ارتباط تامى با اجزاء ديگر است، التيام مىيابد، و اين همان قانون عليت
عمومى در اجزاى عالم است كه در بارهاش گفتهاند: هر موجودى كه از ناحيه
خودش وجود و عدمش مانند دو كفه ترازو مساوى باشد يعنى ممكن است موجود بشود و ممكن
است نشود اين چنين موجود اگر وجود يافت قطعا به وسيله علتى وجود يافته و معلول
علتى غير خودش مىباشد، و چون چنين است، پس مىتوان گفت: معلول با نبود علتى كه او
را ايجاد كند، ممتنع الوجود است .
قرآن نيز آن
قانون را تصديق و امضا كرده و به همين قانون در مساله وجود صانع و توحيد او و قدرت
و علم و ساير صفاتش استدلال كرده، و اگر اين قانون صحيح نبود و عقل و تجربه ما، در
تشخيص آن به خطا رفته بود استدلال به آن صحيح نبود.
و همانطورى
كه هر معلولى با نبود علتش ممتنع الوجود است با فرض بودن علت هم واجب الوجود خواهد
بود، براى همان رابطهاى كه گفتيم در بين علت و معلول است. قرآن اين را نيز امضا
كرده و خداى سبحان در موارد بسيارى از كلام خود از طريق صفات علياى خود معلولها و
آثار آن صفات را اثبات كرده، از آن جمله فرموده است:(وَ هُوَ
الْواحِدُ الْقَهَّارُ)،(إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو
انتِقامٍ)،(أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ إِنَّ اللَّهَ
غَفُورٌ رَحِيمٌ) و نيز استدلال كرده بر كثيرى از حوادث به ثبوت حوادث
ديگرى كه قبلا بوده، از آن جمله فرموده:( فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا
بِما)
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 406