responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 323

اينكه وقتى اسحاق به دنيا آمد اسماعيل (ع) كودكى هفت ساله بود [1].

و همچنين از آيات قرآن كريم به خوبى استفاده مى‌شود كه ذبيح ابراهيم (ع)، فرزندش اسماعيل بوده نه اسحاق، براى اينكه بعد از ذكر داستان شكستن بت‌ها، و در آتش افكندن ابراهيم (ع) و بيرون آمدنش به سلامت، مى‌فرمايد:

(فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ، وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى‌ رَبِّي سَيَهْدِينِ، رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ، فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ، فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‌ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‌ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ، فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ، وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ، إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ، وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ سَلامٌ عَلى‌ إِبْراهِيمَ، كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ، إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ، وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَلى‌ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ)[2].

اگر كسى در اين آيات دقت كند چاره‌اى جز اين نخواهد ديد كه اعتراف كند به اينكه ذبيح همان كسى است كه خداوند ابراهيم (ع) را در جمله‌(فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ) به ولادت او بشارت داده. و جمله‌(وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ) بشارت ديگرى است غير آن بشارت اول، و مساله ذبح و قربانى در ذيل بشارت اولى ذكر شده. و خلاصه، قرآن كريم پس از نقل قربانى كردن ابراهيم (ع) فرزند را، مجددا بشارت به ولادت اسحاق را حكايت مى‌كند و اين خود نظير تصريح است به اينكه قربانى ابراهيم (ع) اسماعيل‌


[1] انجيل برنابا، فصل 44، آيه 11 و 12

[2] خواستند تا در حق او نيرنگى كنند و ما آنان را پست قرار داديم، و گفت: من بسوى پروردگارم روانم كه او مرا هدايت خواهد كرد، خدايا مرا فرزند صالحى كه از بندگان شايسته تو باشد، عطا فرما، ما او را به پسرى بردبار بشارت داديم و چون به حد راه پيمودن با وى رسيد گفت اى پسرك من، در خواب ديدم كه ترا ذبح مى‌كنم، در اين واقعه تو را چه نظرى است؟ گفت: اى پدر! آنچه را فرمانت داده‌اند عمل كن كه اگر خدا خواهد مرا از صابران خواهى يافت، و چون تسليم شدند و او را براى كشتن به روى در افكند، و وى را ندا داديم كه اى ابراهيم! تو ماموريت عالم رؤيا را انجام دادى و ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‌دهيم، كه اين امتحانى بود آشكار، و او را به ذبيحه‌اى بزرگ فدا داديم و براى او اين سخن را ميان آيندگان بجاى گذاشتيم، درود بر ابراهيم باد، نيكوكاران را چنين پاداش مى‌دهيم، او از بندگان مؤمن ما بود، و او را به اسحاق، كه پيغمبرى از شايستگان بود نويد داديم، و او و اسحاق را بركت داديم و از نژادشان برخى صالح و نيكوكار و برخى دانسته به نفس خود ستمكار شدند. سوره صافات آيات 98- 113

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 323
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست