نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 162
و آن خدايى است كه
خلق كرد آسمانها و زمين را به حق، و ياد كن روز قيامت را روزى كه (چون بخواهد
ايجاد بفرمايد) مىگويد باش پس مىباشد، راست و درست گفتار خدا است، و از براى خدا
است پادشاهى، روزى كه دميده مىشود در صور، او داناى نهان و آشكار است و او است
محكم كار و آگاه (73).
بيان آيات
اين آيات
تتمه احتجاجاتى است كه در سابق عليه مشركين بر مساله توحيد و معارف مربوط به آن از
نبوت و معاد شده بود، و همه اين آيات داراى سياق واحدى هستند.
(قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ
...) در اين آيه خداوند رسول خدا 6 را امر مىكند كه مشركين را خبر دهد
به اينكه خداى تعالى وى را از پرستيدن شركا و بتهاى آنان نهى فرموده. البته اين
نهى به طور كنايه نهى از بتپرستى آنان نيز هست. سپس با جمله(قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ) به ملاك نهى اشاره نموده مىفرمايد: براى اين
نهى شدهام كه عبادت آنها پيروى از هواى نفسانى است، و من از پيروى هوا نهى
شدهام، سپس با جمله(قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ
الْمُهْتَدِينَ) اشاره به سبب خودداريش از پيروى هوا نموده مىفرمايد:
پيروى هوى ضلالت و خروج از زمره هدايت يافتگانى است كه به صفت قبول هدايت
الهى ، متصف شده و به اين اسم و رسم شناخته شدهاند، و معلوم است كه با اين
حال پيروى هوا با استقرار صفت هدايت در نفس منافات داشته و مانع است از اينكه نور
توحيد بر قلب تابيده و تابشش ثابت و دائم باشد، تا بتوان از آن استفاده برد و
نتيجه گرفت.
خلاصه اينكه
اين آيه از پرستش بت، با بيانى تمام نهى نموده، و علت نهى و جهت اين را كه چرا
بايد از بتپرستى دورى نمود، ذكر فرموده است، و آن علت عبارت از اين است كه:
پرستش بت
پيروى هوى است، و در پيروى هوى، ضلالت و خروج از صف كسانى است كه هدايت الهى
شاملشان شده است.
(قُلْ إِنِّي عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ ...)
بينة به معناى راهنمايى با بيان روشن است، و معناى اصلى اين ماده جدايى و
كنار رفتن چيزى است از چيز ديگر، به طورى كه ديگر اتصال و اختلاطى با هم نداشته
باشند، و كلمه بين و بون و بينونه و امثال آن
از مشتقات همين ماده است، بينه را از اين نظر بينه گفتند كه به وسيله
آن حق از باطل جدا گشته و به خوبى و به آسانى و بدون سختى و مشقتى مىتوان بر آن
وقوف يافت.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 162