نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 163
و مراد از مرجع ضميرى
كه در جمله(وَ كَذَّبْتُمْ
بِهِ) هست، قرآن است، و از سياق
آيه چنين استفاده مىشود كه مقصود از تكذيب، تكذيب بينهاى باشد كه رسول خدا 6
داراى آن است، به شهادت اينكه بعدا مىفرمايد:(ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ...) زيرا كه با انضمام اين جمله خلاصه معنايى كه از
آيه استفاده مىشود اين است: آن چيزى كه خداى تعالى رسالت مرا به آن تاييد نموده،
همانا قرآن است كه بينه رسالت من است، و شما آن را تكذيب مىكنيد و معجزه و بينه
ديگرى طلب مىنمائيد كه نه من به خودى خود اختيار آن را دارم، و نه پروردگارم امر
آن را به من واگذار نموده، بنا بر اين، بين من و شما چيزى كه بر سر آن توافق كنيم
وجود ندارد. زيرا آن معجزهاى كه به من واگذار شده شما قبولش نداريد، و آن چيزى كه
مورد قبول شما است به من واگذار نشده است.
از اين بيان
به خوبى ظاهر مىشود كه ضمير مجرور در به به همان بينه برمىگردد،
براى اينكه اگر چه مراد از تكذيب، تكذيب قرآن است، الا اينكه مراد از بينه هم همان
قرآن است، و نيز روشن مىشود كه جمله(ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ
بِهِ)، كنايه از اين است كه: من توانايى انجام خواستههاى شما را ندارم،
زيرا چيزهايى كه آدمى تسلط بر آن دارد و مخصوصا چيزهايى كه انفاق مىكند، غالبا در
نزد او و در دسترسش قرار دارد، به طورى كه هر قدر كه بخواهد از آن انفاق مىكند،
از همين جهت به طور كنايه فرمود: ما عندى در حقيقت ملزوم را كه قدرت و
تسلط است به نفى لازمهاش نفى كرد، جمله(إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا
لِلَّهِ) جهت نفى مزبور را بيان مىكند، و به همين منظور در اين جمله نفى و
استثنا كه خود مفيد حصر است به كار برده شده تا به وسيله نفى جنس، دلالت كند بر
اينكه از جنس حكم، هيچ چيزى براى غير خداى تعالى نيست، و زمام حكم تنها و تنها به
دست خداى سبحان است.
گفتارى در
معناى حكم و اينكه حكم تنها از آن خدا است
ماده
حكم دلالت دارد بر اتقان و استحكامى كه اگر در هر چيزى وجود داشته باشد،
اجزائش از تلاشى و تفرقه محفوظ است، خلاصه هر موجودى كه از روى حكمت به وجود آمده
باشد، اجزايش متلاشى نگشته و در نتيجه، اثرش ضعيف و نيرويش در هم شكسته نمىشود،
اين است همان معناى جامعى كه برگشت جميع مشتقات اين ماده، از قبيل احكام و تحكيم و
حكمت و حكومت و ... به آن است. انسان در وظائف مقرره در ميان موالى و عبيد و حقوق
دائره در بين مردم به يك نوع از اين اتقان برمىخورد، و مىبيند كه موالى و رؤسا،
وقتى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 163