نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 529
اين آيات در باره مردى از انصار بنام حارث بن
سويد بن صامت نازل شده كه مجدر بن زياد البلوى را با نيرنگ كشت و به مكه فرار كرد،
از اسلام برگشته و به مردم مكه (كه مكه در آن زمان كانون كفر بود) ملحق گرديد. سپس
از كرده خود پشيمان شده به قبيله مدنى خود پيام فرستاد، از رسول خدا ص بپرسند، آيا
توبهاش پذيرفته مىشود يا نه؟ در پاسخ فرستاده وى اين آيه نازل گرديد:(... إِلَّا الَّذِينَ تابُوا ...) در نتيجه مردى از بستگانش به مكه آمد
تا او را به سوى رسول خدا ص بياورد. حارث به وى گفت: من مىدانم كه تو صادقى، و
مىدانم كه رسول خدا ص از تو صادقتر و خداى تعالى از همه صادقتر است و به اين
معنا ايمان دارم. آن گاه به مدينه برگشت و توبه كرد و اسلامش نيكو گرديد.[1] و از امام صادق ع نيز همين معنا
روايت شده است.
و در الدر
المنثور است كه ابن اسحاق و ابن منذر از ابن عباس روايت كرده كه گفت:
حارث بن سويد
در روز جنگ احد مجدر بن زياد و قيس بن زيد يكى از بنى ضبيعه را كشت و به مشركين
قريش پيوست و مدتى در مكه ماند، آن گاه برادرش جلاس را نزد رسول خدا ص فرستاد، تا
از آن جناب برايش درخواست قبولى توبه بخواهد. و در نتيجه او بتواند نزد خاندان و
قومش برگردد. و خداى تعالى در بارهاش اين آيه را نازل فرمود:(كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً ...) تا آخر داستان.[2]
مؤلف: اين داستان به طريق ديگر نيز نقل شده و در مضمون آن روايات اختلاف است.
از جمله
روايتى كه الدر المنثور آن را از عكرمه نقل كرده اين است كه: اين آيه در باره ابى
عامر راهب، و حارث بن سويد بن صامت، و حوح بن اسلت و چند نفر ديگر كه مجموعا
دوازده نفر بودند از اسلام برگشته و به مشركين قريش ملحق شده بودند نازل شد، اين
دوازده نفر به خانوادههاى خود نوشتند كه: آيا توبه ما پذيرفته مىشود يا
نه ؟ ايشان هم از رسول خدا ص پرسيدند و آيه شريفه:(إِلَّا
الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ ...) نازل شد.[3] و از آن جمله روايات، روايتى است
كه در مجمع البيان در تفسير آيه:(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ
إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا ...) نقل شده و در آن آمده است كه: اين آيه
در باره يازده نفر از رفقاى حارث بن سويد نازل شده يعنى بعد از آنكه حارث برگشت،
آنان گفتند ما در مكه بر حالت
[1] نقل از مجاهد و سدى، مجمع البيان ج 2 ص 471 ط تهران.