responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 543

(أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ)[1] خواهد بود، دقت بفرماييد.

جمله‌(آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ) تتمه خطاب به رسول خدا 6 است و استفهام در آن براى تقرير است و مى‌فهماند كه خدا بهتر است و حاصل مقصود اين است كه: وقتى ثناء همه‌اش براى خدا است و اوست كه بندگان برگزيده شده‌اش را اصطفاء كرده. پس او بهتر است از آلهه‌اى كه ايشان مى‌پرستند، با اينكه نه خالقند و نه مدبر، مع ذلك آنها را حمد مى‌گويند و حال آنكه هيچ خيرى از دست آنها به ايشان افاضه نشده است.

(أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً ...) كلمه حدائق جمع حديقه است، كه به معناى بستان محدودى است كه آن را ديوار محاصره كرده باشد و كلمه ذات بهجة صفت حدائق است، در مجمع البيان گفته: ذات بهجه، يعنى چيزى كه داراى منظره‌اى نيكو است كه هر كس آن را ببيند مبتهج و خوشحال مى‌گردد و اگر به صورت جمع نفرمود: ذوات بهجه ، به عنايت اين است كه در حدائق جماعت مراد است و جماعت هم مفرد مؤنث است‌[2].

كلمه ام در آيه شريفه منقطعه است، كه معناى بلكه را مى‌دهد و كلمه من مبتدايى است كه خبرش حذف شده، هم چنان كه شق ديگر ترديد نيز حذف شده است. و استفهام در آيه تقريرى است كه شنونده را وادار مى‌كند كه به حق اقرار كند و تقدير آيه بطورى كه سياق بر آن دلالت دارد اين است كه: بل امن خلق السماوات و الأرض ... خير اما يشركون . و در چهار آيه بعد هم مطلب از اين قرار است.

معناى آيه اين است كه: بلكه آيا كسى كه آسمانها و زمين را خلق كرده، و براى شما، يعنى به نفع شما از آسمان- بالاى زمين- آبى- بارانى- فرستاد و در نتيجه با آن آب بستانهاى داراى بهجت و خرمى رويانديم كه در قدرت خود شما نبود، كه درختان آن را برويانيد. آيا با اين حال معبود ديگرى با خداى سبحان مى‌گيريد؟ و اين استفهام در حقيقت انكار و توبيخ است .

در اين آيه- بطورى كه در سابقش ديديد- التفاتى از غيبت (آيا كسى كه آسمانها و زمين را خلق كرده) به خطاب (رويانديم) به كار رفته و روى سخن در مى‌گيريد ، به مشركين شده است و نكته اين التفات، تشديد توبيخ است، چون توبيخ حضورى شديدتر از غيابى است. آرى مقام آيات قبل مقام تكلم بود، تكلم از كسى كه فردى از خواص خود را در


[1] آنان كسانى بودند كه خدا هدايتشان كرد پس به هدايت آنان اقتداء كن. سوره انعام، آيه 90.

[2] مجمع البيان، ج 7، ص 229.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 543
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست