responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 458

همه افرادش جارى است و احدى از افراد آن كلى مستثنا نيست و اين خود طريقه معمولى است در سخن گفتن.

از اينجا روشن مى‌شود كه در اين آيه وجه ديگرى نيز تصور مى‌شود و آن اين است كه مراد از مجرمين، عموم مشركين از مكى و غير مكى باشد، يعنى حرف لام در المجرمين لام عهد نباشد، بلكه لام جنس باشد، ولى وجه اول به سياق آيات نزديك‌تر است.

( لا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ‌) ...(مُنْظَرُونَ ) اين آيه تفسير و بيان جمله‌(كَذلِكَ سَلَكْناهُ ...) است، البته اين در صورتى است كه وجه اول و سوم را در تفسير آيه قبل قبول كرده باشيم و اما بنا بر وجه دوم، جمله مورد بحث جمله‌اى است استينافى و غير مربوط به سياق.

و معناى اينكه فرمود:( حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ‌)- تا آنكه عذاب دردناك را ببينند اين است كه عذاب اليم را مشاهده كنند، و مجبور شوند ايمان بياورند، اما ايمان اضطرارى كه سودى به حالشان نداشته باشد، و ظاهرا مراد از آن عذاب دردناك، مشاهدات هنگام مرگ است.

البته بعضى‌[1] از مفسرين اين احتمال را هم داده‌اند كه مراد از آن، عذابى است كه مشركين مكه در جنگ بدر ديدند و جمعى از ايشان كشته شدند. و ليكن عموميت آيه قبل كه هم مشركين مكه را مى‌گرفت و هم غير آنان را، با اين احتمال نمى‌سازد.

(فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ)- اين جمله به منزله تفسيرى است براى جمله‌(حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ) چون اگر عذاب مذكور بغتتا و بى‌خبر نيايد، بلكه هنگام رسيدن آن را بدانند، ايمان اختيارى مى‌آورند، نه ايمان اضطرارى.

جمله‌(فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ) كلمه‌اى است كه مشركين از باب حسرت آن را مى‌گويند.

(أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ) اين آيه توبيخ و تهديد ايشان است.

( أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ‌) ...(يُمَتَّعُونَ ) اين جمله متصل است به جمله‌(فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ) و حاصل معناى آن اين است كه آرزوى اينكه مهلت و رخصتى يابند، آرزويى است كه سودى به حالشان ندارد، هر


[1] روح المعانى، ج 19، ص 129.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 458
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست