نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 457
كفار و مشركيناند، كه اگر به اين نامشان
ناميد، براى اين بود كه به علت حكم اشاره كرده و فهمانده باشد كه ما قرآن را در دل
مشركين بدين جهت داخل مىكنيم كه مجرم هستند و اين از باب مجازات است، نتيجه اين
تعبير اين است كه هر مجرمى همين مجازات را دارد.
[معناى آيه شريفه:( كَذلِكَ
سَلَكْناهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ) اين چنين قرآن را
در دلهاى مجرمان عبور مىدهيم]
و معناى آيه اين است كه ما قرآن را با اين حال، يعنى با اين وضع كه
مورد نفرت و اعراض مشركين باشد و به او ايمان نياورند، داخل در قلوب اين مشركين
نموده، از آن عبورش مىدهيم، تا كيفر جرم آنان باشد و با هر مجرم ديگرى اين معامله
را مىكنيم.
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: اشاره كذلك به اوصاف قرآن كريم است و معنايش اين است
كه ما قرآن را داخل در دلهاى مجرمين مىكنيم، يعنى آن اوصافى كه برايش بيان كرديم،
در نتيجه مىبينند و مىفهمند كه قرآن كتابى آسمانى و داراى نظم معجزهآسا و خارج
از طاقت بشرى است، و نيز مىفهمند كه اين همان كتابى است كه كتب آسمانى گذشته از
آمدنش خبر داده و علماى بنى اسرائيل آن را مىشناسند، تا با تماميت حجت به آن
ايمان نياورند . ولى اين توجيه از سياق آيات بعيد است.
بعضى[2] ديگر
گفتهاند: ضمير در سلكناه به تكذيب قرآن و كفر به آن بر مىگردد،
تكذيب و كفرى كه از جمله(ما كانُوا بِهِ
مُؤْمِنِينَ) استفاده مىشود . اين وجه هم نزديك به همان وجه اول است ولى
وجه اول لطيفتر و دقيقتر است كه زمخشرى آن را در كشاف آورده.
از آنچه گفتيم روشن شد كه مراد از مجرمين، مشركين مكه است، چه
معاصرين رسول خدا 6 و چه آنها كه بعدا مىآيند و معناى آيه اين است كه: ما
همانطور كه قرآن را در قلوب مشركين مكه سلوك داديم، در دل مجرمين ديگر نيز سلوك
مىدهيم .
و شايد باعث اينكه مفسر نامبرده اين وجه را اختيار كرده، اين اشكال
بوده كه بنا بر وجه اول مشبه و مشبه به يك چيز مىشود (و حال آنكه بايد چيزى را
شبيه به چيز ديگر كنند، نه به خودش)، لذا مشار اليه به اشاره كذلك را،
سلوك در قلوب مشركين مكه گرفته، كه مشبه به در كلام است و سلوك در قلوب ساير
مجرمين را مشبه گرفته است.
ولى غفلت كرده از اينكه تشبيه كلى به بعضى از افراد كلى، لغو و از
باب تشبيه چيزى به خود آن نيست بلكه براى افاده نكتهاى است و آن اين است كه
شنونده بفهمد حكم كلى در