نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 417
(قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا
نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ) مقصود
از اينكه قوم نوح گفتند: اگر اى نوح منتهى نشوى اين است كه اگر دعوتت
را ترك نكنى مرجوم خواهى شد. و مرجوم از رجم است كه به معناى سنگسار كردن كسى است،
بعضى[1] ديگر
گفتهاند: به معناى ناسزا است . ولى بعيد است و اين سخن را در اواخر
دعوت نوح گفتند و او را تهديدى قطعى كردند، چون كلام خود را به چند وجه تاكيد
نمودند، (يكى لام در لئن، دوم لام در لتكونن، و سوم نون تاكيدى كه در آخر لتكونن
است).
[نوح 7 از خداوند مىخواهد بين او و قومش قضاى خود را
براند]
(قالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ فَافْتَحْ بَيْنِي
وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ...) اين جمله آغاز كلام نوح (ع) است و جمله(رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ) جلوتر ذكر شده تا مقدمه
باشد براى مطالب بعد و اين معنا را برساند كه ديگر كار از كار گذشته و تكذيب به طور
مطلق از آنان تحقق يافته، به طورى كه ديگر هيچ اميدى به تصديق و ايمان در آنان
نمانده، هم چنان كه در آيه(رَبِّ لا تَذَرْ
عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا
عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً)[2] به
اين نكته تصريح شده است.
و جمله(فَافْتَحْ بَيْنِي وَ
بَيْنَهُمْ فَتْحاً) كنايه است از راندن قضاء
ميان آن جناب و قومش، هم چنان كه درباره اين قضاء به طور كلى فرموده:(وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ
قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ)[3].
و اصل اين استعمال از باب استعاره به كنايه است، گويا نوح و پيروانش
و كفار از قومش، در يك جا جمع شده و بهم در آميختهاند، به طورى كه از يكديگر
تشخيص داده نمىشوند ناگزير از پروردگار خود درخواست كرده كه فتح و قضاى وسيعى در
ميان آنان ايجاد كند، تا يك طايفه از طايفه ديگر دور شود، و اين كنايه است از نزول
عذاب كه قهرا جز كفار و فاسقين را نمىگيرد و وقتى گرفت، پيروان او متمايز
مىشوند، چون ديگر كافر و فاسقى باقى نمىماند. دليل بر اين استعاره جمله(وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ) است كه خودش و مؤمنين را در آميخته و در هم با كفار فرض كرده، كه
اگر نجات خدايى نباشد عذاب مورد