responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 321

نموده دستورش مى‌دهد كه خداى را در كار ايشان وكيل بگيرد، پس خداى تعالى بر مردم و بر هر چيزى وكيل، و به گناهان بندگان خبير است.

[تنها وكيل و متصرف در امور بندگان خدا است كه داراى حيات و ملك و علم مطلق است‌]

پس اينكه فرمود:(وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ) معنايش اين مى‌شود كه خداى را در كار مردم وكيل بگير، تا به هر چه بخواهد درباره آنان حكم كند و هر چه خواست با آنان انجام دهد. چون او وكيل بر مردم و بر همه موجودات است و اگر نفرمود: و توكل على اللَّه بلكه فرمود:(عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ) براى اين بود كه خواست به علت حكم هم اشاره كرده باشد، و بفهماند خدايى كه حى است و هرگز نمى‌ميرد از او چيزى فوت نمى‌شود. پس تنها او است كه مى‌تواند وكيل باشد.

و معناى اينكه فرمود:(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ) اين است كه خداى را از عجز و جهل و از هر چيزى كه لايق ساحت قدس او نيست منزه بدار، در حالى كه اين تنزيهت مقارن با ثناى جميل او نيز باشد، و اگر كفار را مهلت داد و با نعمت‌هاى خود استدراج كرد، بدان كه از عجز و زبونى نيست و نيز از جهل به گناهان آنان نبوده، و اگر ايشان را به جرم گناهانشان گرفت به ملاك حكمتى بوده كه اقتضاء مى‌كرده و نيز به خاطر استحقاق ايشان بوده است، پس هم سزاوار تسبيح است و هم حمد.

سياق‌(وَ كَفى‌ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِيراً) دلالت مى‌كند بر توحيد خدا در فعل و صفاتش، يعنى تنها او وكيل و متصرف در امور بندگان خويش است و تنها او است كه به گناهان بندگان، خبير است و تنها او است كه درباره آنان حكم مى‌كند، بدون اينكه احتياجى به كسى داشته باشد كه او را در عمل يا حكمش يارى دهد.

از اينجا به خوبى روشن مى‌گردد كه آيه بعدى هم كه مى‌فرمايد:(الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ) متمم جمله (وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ ... ) است، چون اين آيه نيز، مشتمل بر توحيد خدا در ملك خويش و تصرفش در آن است، هم چنان كه جمله‌(وَ كَفى‌ بِهِ ...) مشتمل است بر علم و اطلاع او و معلوم است كه با حيات و ملك و علم روى هم معناى وكالت تمام مى‌شود كه به زودى توضيحش خواهد آمد- ان شاء اللَّه.

(الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً) ظاهر سياق مى‌رساند كه موصول الذى صفت باشد براى جمله‌(الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ) در آيه قبل و با همين صفت، بيان در جمله‌(وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ) تمام مى‌شود، چون وكالت همانطور كه متوقف بر حيات وكيل است، بر علم او نيز متوقف است،

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 321
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست