نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 267
در پاسخ مىگوييم: جواب مطابق اعتراض است،
زيرا آنها بدون اشكال درباره خصوص رسول خدا 6 اعتراض كردند، كه اين چه رسولى است
كه طعام مىخورد و راه مىرود؟ و اما اينكه گفتيد اگر جواب را تعميم مىداد آنها
نيز اعتراضشان را تعميم مىدادند جمله (بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ) و آيهاى كه قبل از آن
است يعنى (قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ)
به بيانى كه گذشت اين اشكال را دفع مىكند، چون مىفرمايد منشا اين اعتراض چيز
ديگرى است نه منطوق خود كلام.
و از جمله حرفهاى عجيبى كه در اين آيه زده شده اين است كه از بعضى[1] از مفسرين حكايت شده كه گفته است
آيه شريفه تسليت براى رسول خدا 6 است، و گويا فرموده: رسولان قبل از تو نيز حال
تو را داشتند، پس در بين آنان اسوه حسنهاى دارى، و اما اينكه جواب از گفتار
مسخرهآميز كفار باشد، سياق و نظم آيه با آن مساعد نيست، چون جواب سخن آنها در
جمله(انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ) داده شد، و اين خود اشتباهى است از اين مفسر جمله(وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ
تَصْبِرُونَ) متمم جواب سابق، و به منزله تعليل است، براى اينكه رسولان در خواص
بشرى مثل ساير مردمند، بدون اينكه زندگى و يا دعوتشان خاصيت آسمانى پيدا كند، كه
هر كس آن را ببيند قطع و يقين كند به اينكه از طرف خدا حامل رسالت شده است، مانند
نازل شدن فرشته بر آنان، يا القاى گنج بر ايشان، يا آفريدن باغى بر ايشان.
پس گويا فرموده است، علت اينكه انبياء در زندگيشان مانند ساير مردم
هستند اين است كه ما بعضى از مردم را امتحان براى بعضى ديگر كرديم، از آن جمله
رسولان مايه امتحان مردمند و به وسيله ايشان اهل شك از اهل ايمان، و پيروان هوى كه
صبر بر تلخى حق ندارند از طالبان حق و خويشتنداران در طاعت خدا و جويندگان راه او
متمايز مىشوند.
از آنچه گذشت دو نكته روشن گرديد:
اول اينكه: مراد از صبر، همه اقسام صبر است، يعنى صبر بر اطاعت
خدا ، و صبر بر تلخى مصائب ، و صبر بر تلخى ترك
گناهان .
دوم اينكه: جمله(وَ جَعَلْنا
بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً) از باب بكار بردن حكم عام
در جاى