responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 250

صبح و شام بر او املاء مى‌شود ، چون اگر خودش نويسنده آن بود، ديگر املاء معنا نداشت.

بعضى‌[1] ديگر از مفسرين گفته‌اند: اصلا كلمه اكتتاب به معناى استكتاب است، يعنى اينكه از كسى بخواهد برايش بنويسد.

كلمه املاء به معناى القاى كلام است به مخاطب به عين لفظ، تا آن را حفظ و از بر كند، و يا براى نويسنده، تا آن را بنويسد، و مراد از املاء در آيه شريفه معناى اول است، چون از سياق‌(اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‌ عَلَيْهِ) اين معنا بهتر استفاده مى‌شود، زيرا كه اكتتاب با يك بار نوشتن حاصل مى‌شود، ولى ظاهر املاء القاى تدريجى و مستمر است، پس به نظر كفار قرآن مجموعه نوشته‌اى بوده نزد آن حضرت، كه ديگران پشت سر هم برايش مى‌خوانده‌اند، و او حفظ مى‌شده و براى مردم مى‌خوانده.

دو كلمه بكرة و اصيل به معناى صبح و شام است، و اين كنايه از وقتى است بعد از وقتى ديگر، و خلاصه پشت سر هم است.

بعضى‌[2] از مفسرين گفته‌اند: مراد اول روز و قبل از بيرون شدن مردم از خانه‌ها، و آخر روز بعد از برگشت مردم به خانه‌ها است، و اين كنايه است از اينكه اين املاء مخفيانه و دور از نظر مردم صورت مى‌گرفته.

اين آيه به منزله تفسيرى است براى آيه قبل، گويا كفار كلام سابق خود را كه گفتند قرآن افك و افتراء به خدا است و قومى او را كمك مى‌كنند توضيح مى‌دهند، كه آن قوم اساطير قديمى را برايش مى‌نويسند و سپس به قدرى املاء مى‌كنند تا حفظ شود، آن گاه به عنوان كلام خدا براى مردمش مى‌خواند.

پس آيه شريفه تماميش كلام كفار است، نه اينكه به قول بعضى‌[3] از مفسرين: جمله‌(اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‌ عَلَيْهِ) تا آخر آن به عنوان پرسش انكارى خدا از اساطير الاولين باشد و قبل از آن از كفار، چون اين معنا با سياق درست در نمى‌آيد.

[تقرير و تبيين جوابى كه خداى تعالى به كفار داده است‌(قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ ...)]

(قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِيماً) در اين آيه به رسول گرامى خود دستور مى‌دهد گفتار و تكذيب آنان را و طعنه‌اى را كه به قرآن زدند رد كند و اثبات كند كه قرآن افتراء به خدا، و اساطير الأولين نيست، و جمعى آن را بر وى املاء نكرده‌اند.

و اگر فرمود: آن را خدايى نازل كرده كه اسرار در آسمانها و زمين را مى‌داند


[1] مجمع البيان، ج 7، ص 161.

[2] ( 2 و 3) روح المعانى، ج 18، ص 236.

[3] ( 2 و 3) روح المعانى، ج 18، ص 236.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 250
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست