نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 251
معنايش اين است كه خدا امور خفيه و بواطن
امور آسمانها و زمين را مىداند، تا بدين وسيله اعلام كند كه اين كتابى كه او نازل
كرد مشتمل بر اسرارى است كه از عقول بشر پنهان است، و در اين بيان تعريض و تهديدى
است به اينكه در مقابل جنايتهايشان كه يكى نسبت افتراء و خرافات به قرآن دادن
است، مجازات دارند.
و اينكه فرمود:(إِنَّهُ كانَ
غَفُوراً رَحِيماً) تعليل اين معنا است كه چرا فورا
عقوبتشان نمىكند، و در مقابل جنايت و تكذيب حق و جرأت بر خداى سبحان هنوز مهلتشان
مىدهد؟
مىفرمايد: چون خدا آمرزنده و رحيم است.
و معناى آيه اين است كه بگو قرآن آن طور كه شما مىگوييد افك مفترى
نيست، و از اساطير اولين هم نيست، بلكه كتابى است نازل شده از ناحيه خداى سبحان،
كه آن را متضمن اسرارى نهانى كرده، كه عقول شما به كنه آن پى نمىبرد، و نوع درك
شما به اوج رفيع آن نمىرسد، و به همين جهت اينكه مىگوييد افك است و اساطير، و
چنين جسورانه آن را تكذيب مىكنيد، جنايت عظيمى مرتكب مىشويد، كه به خاطر آن
مستحق عقوبت مىشويد، چيزى كه هست فعلا خدا مهلتتان داده و عقوبتتان را تاخير
انداخته، چون او داراى صفت مغفرت و رحمت است، و همين خود اقتضاء مىكند كه عقوبت
بدكاران را تاخير بيندازد، اين خلاصه معنايى است كه مفسرين درباره آيه كردهاند.
ولى متاسفانه سياق، مساعد با اين معنا نيست، چون حاصل اين معنايى كه
كردند اين شد كه آيه شريفه رد ادعاى مشركين بر افك و مفترى بودن و از اساطير بودن
قرآن است، به اين بيان كه نه، قرآن نازل از ناحيه خدا، و مشتمل بر اسرارى نهانى
است، كه كفار نمىتوانند بر آن واقف شوند، و اين در حقيقت رد ادعاى خصم است به يك
ادعاى ديگر، كه يا مثل آن است و يا نامفهومتر از آن.
علاوه بر اين تعليل به جمله(إِنَّهُ
كانَ غَفُوراً رَحِيماً) در جايى به كار مىرود كه
بخواهند علت برداشتن اصل عذاب را بيان كنند نه تاخير آن را، و مناسب براى تعليل
تاخير اسماء ديگر خدا از قبيل حليم، و عليم است نه غفور و رحيم.
پس موافقتر به مقام مباحثه و مخاصمه و دفاع، به وسيله روشن كردن حق،
و تعليل به مغفرت و رحمت اين است كه جمله(إِنَّهُ
كانَ غَفُوراً رَحِيماً) تعليل باشد براى اينكه چرا
كتاب را نازل كرد، اتفاقا قبلا هم تصريح فرموده بود كه(نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً) آن را نازل كرد تا براى همه عالميان نذير باشد، و نذير بودن براى
عالميان همان نبوت است، و در چنين مقامى توصيف خود به اينكه سر آسمانها و زمين را
مىداند، براى اشاره به
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 251