نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 197
[چند روايت در باره:(رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ ...)]
و در نهج البلاغه از كلام على (ع) آمده كه وقتى آيه(رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ
اللَّهِ) را تلاوت كرد، فرمود: و براى ذكر، اهلى است كه از دنياى خود به جاى
هر چيز ديگرى ذكر را بر گزيدند، آن چنان كه هيچ تجارت و بيعى ايشان را در طول
زندگى از آن باز نمىدارد، ايشان همواره سايرين را نيز بدان دعوت نموده و با تذكر
كلمات و اندرزهايى كه از محارم خدا نهى مىكند غافلان را اندرز مىدهند، امر به
عدل و قسط مىكنند و خود قبل از هر كس فرمانبر آن چيزى هستند كه به آن امر مىكنند
و از آنچه ديگران را نهى مىكنند باز مىايستند. گويى راه دنيا به سوى آخرت را طى
كرده، و به ما وراى دنيا رسيده و آن را مشاهده كردهاند، و گويى كه به غيبهاى اهل
برزخ در تمام مدتى كه در آن ماندگار مىباشد مشرف هستند و آنها را مىبينند، و
قيامت عذاب خود را بر آنان محقق ساخته، و لذا پرده آن را براى اهل دنيا كنار
مىزنند، حتى گويى آنان مىبينند چيزهايى را كه مردم نمىبينند، و مىشنوند
چيزهايى را كه مردم نمىشنوند[1].
و در مجمع البيان در ذيل آيه(رِجالٌ لا
تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ) گفته كه: از ابى
جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) روايت شده كه اين رجال مردمى هستند كه وقتى موقع نماز
مىرسد تجارت را رها كرده به سوى نماز روانه مىشوند، و اينها اجرشان عظيمتر است
از كسانى كه اصلا تجارت نمىكنند[2].
مؤلف: يعنى تجارت نمىكنند، و مشغول ذكر خدايند، هم چنان كه در
روايات ديگر نيز اين طور آمده.
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه و غير او از ابو هريره و از ابو
سعيد خدرى از رسول خدا 6 روايت كرده كه در ذيل آيه(رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ) فرموده: اينان كسانيند كه در زمين به طلب رزق و فضل خدا سفر مىكنند[3].
مؤلف: گويا روايت ناقص نقل شده، و تمام آن در نقلى است كه از ابن
عباس روايت شده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: مردمى بودند كه در جستجوى فضل خدا
مشغول خريد و فروش بودند، و چون مىشنيدند كه نداى نماز را در دادند آنچه در دست
داشتند مىانداختند، و به سوى مسجد از جابر خاسته نماز مىخواندند[4].
و در مجمع در ذيل جمله(وَ اللَّهُ
سَرِيعُ الْحِسابِ) روايت كرده كه از امير المؤمنين