responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 193

مشيت مطلق خود را نسبت به هدايت هر كس (نه تنها مخاطبين عصر نزول)، بيان كند، به خلاف چند آيه كه فرمود:(لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ مَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ).

چون اگر در آيه مورد بحث مى‌فرمود: لقد انزلنا اليكم آيات مبينات و اللَّه يهدى چنين به ذهن مى‌رسيد كه اين بيان لفظى همان هدايت به سوى صراط مستقيم است و عموم مخاطبين به صرف شنيدن آيات قرآنى به سوى صراط مستقيم هدايت شده‌اند، با اينكه در ميان آن شنوندگان، منافقين و كسانى كه دلهايى بيمار داشتند بودند (و خدا داناتر است).

بحث روايتى [رواياتى در ذيل آيه نور(اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) و مفردات و جملات آن‌]

در كتاب توحيد به سند خود از عباس بن هلال روايت كرده كه گفت: از حضرت رضا (ع) معناى آيه‌(اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) را پرسيدم، فرمود: يعنى هادى اهل آسمانها و هادى اهل زمين است‌[1].

و در روايت برقى فرمود: منظور هدايت كسانى است كه در آسمانها و زمينند[2].

مؤلف: اگر مراد از اين هدايت، هدايت خاص باشد كه گفتيم به سوى سعادت دينى است كه در اين صورت كلام امام تفسير آيه است به مرتبه‌اى از معنا، و اگر مراد از آن هدايت عام باشد كه به معناى رساندن هر موجودى است به كمال لايق آن، در اين صورت با مطالب گذشته ما منطبق مى‌شود.

و در كافى به سند خود از اسحاق بن جرير روايت كرده كه گفت. زنى از من درخواست كرد كه او را نزد امام صادق (ع) ببرم، من از آن جناب برايش اجازه خواستم، اجازه داد و زن وارد شد، در حالى كه كنيز آزاد شده‌اش نيز با او بود، پرسيد يا ابا عبد اللَّه اينكه خداى تعالى فرموده:(زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ) منظورش چيست؟ فرمود: اى زن! خداى تعالى اين مثل را براى درخت نزده بلكه براى بنى آدم زده‌[3].

و در تفسير قمى به سند خود از طلحة بن زيد از جعفر بن محمد از پدرش (ع) روايت كرده كه در تفسير اين آيه فرمود: ابتدا نور خود را ذكر كرد و فرمود:(مَثَلُ نُورِهِ) يعنى‌


[1] ( 1 و 2) توحيد صدوق، ص 155، ح 1.

[2] ( 1 و 2) توحيد صدوق، ص 155، ح 1.

[3] كافى، ج 3، ص 91.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست