responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 120

و در همان كتاب به سند خود از زراره روايت كرده كه گفت: از امام صادق (ع) از معناى آيه‌(الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً) سؤال كردم، فرمود: اينها زنان و مردانى معروف به زنا بودند كه به اين عمل شهرت داشتند، و مردم به اين عنوان آنها را مى‌شناختند، مردم امروز هم مانند مردم عصر پيامبر 6 مى‌باشند پس هر كس كه حد زنا بر او جارى شد و يا متهم به زنا شد سزاوار نيست مردم با او ازدواج كنند تا او را به توبه بشناسند و توبه‌اش شهرت پيدا كند[1].

مؤلف: مثل اين روايت را كافى به سند خود از ابى الصباح نيز نقل كرده. و به سند خود از محمد بن سالم از ابى جعفر (ع) به اين عبارت آورده: ايشان مردان و زنانى بودند كه در عهد رسول خدا 6 مشهور به زنا بودند. پس خداى تعالى مردم را از اين مردان و زنان نهى فرمود، و مردم امروز هم به مانند مردم آن روز مى‌باشند پس كسى كه معروف به زنا شده و يا حد بر او جارى شده باشد، بايد از ازدواج با او خوددارى كنند تا وقتى كه توبه‌اش شناخته و معروف شود[2].

و در همان كتاب به سند خود از حكم بن حكيم از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: اين تنها مربوط به زناكارهاى علنى است، و اما اگر كسى احيانا زنايى كند و توبه نمايد، هر جا بخواهد مى‌تواند ازدواج كند[3].

و در الدر المنثور است كه احمد و عبد بن حميد و نسايى و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته) و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن مردويه و بيهقى در سنن خود، و ابو داوود در ناسخش از عبد اللَّه بن عمر روايت كرده‌اند كه گفت: زنى بود كه او را ام مهزول مى‌ناميدند، و به مردى زنا مى‌داد، به شرطى كه خرجى او را بدهد، پس يكى از اصحاب رسول خدا 6 خواست او را تزويج كند خداى تعالى اين آيه را فرستاد: زن زناكار را نمى‌گيرد مگر مرد زناكار يا مشرك [4].

مؤلف: قريب به اين معنا از عده‌اى از نويسندگان جوامع از مجاهد نقل شده‌[5].

باز در همان كتاب است كه ابن ابى حاتم از مقاتل روايت كرده كه گفت: وقتى مهاجرين مكه به مدينه آمدند به جز چند نفر انگشت شمار همه در شدت تنگى بودند، در شهر


[1] فروع كافى، ج 5، ص 354، ح 1.

[2] فروع كافى، ج 5، ص 355، ح 3.

[3] فروع كافى، ج 5، ص 355، ح 6.

[4] ( 4 و 5) الدر المنثور، ج 5، ص 19.

[5] ( 4 و 5) الدر المنثور، ج 5، ص 19.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست