نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 294
گرائيد، و از هواى
خود پيروى كرد)،[1] و از اين
قبيل آيات ديگرى كه تصريح دارد: بر اينكه كرامت و سعادت مربوط بحقيقت است، نه
بظاهر.
بحث
روايتى
در در
المنثور[2] است كه:
از سلمان فارسى روايت شده، كه گفت: از رسول خدا 6 از اهل دينى كه من از آنان
بودم (يعنى مسيحيان) پرسيدم، رسول خدا 6 شمهاى از نماز و عبادت آنان بگفت، و
اين آيه نازل شد:(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا) الخ.
* مؤلف: در
روايات ديگرى بچند طريق نيز آمده: كه آيه شريفه در باره مردم مسلمان (ايرانيان)
نازل شد.
و در معانى
الاخبار،[3] از ابن
فضال روايت كرده كه گفت: از حضرت رضا (ع) پرسيدم: چرا نصارى را نصارى ناميدند؟
فرمود: چون ايشان از اهل قريهاى بودند، بنام ناصره، كه يكى از قراء شام است، كه
مريم و عيسى بعد از مراجعت از مصر، در آن قريه منزل كردند.
* مؤلف: در
اين روايت بحثى است كه انشاء اللَّه تعالى در تفسير سوره آل عمران، در ضمن
داستانهاى عيسى (ع) متعرض آن ميشويم.
و در روايت
آمده كه يهود بدان جهت يهود ناميده شدهاند، كه از فرزندان يهودا، پسر يعقوبند.[4] و در تفسير قمى[5]
آمده: كه امام فرمود: صابئىها قومى جداگانهاند، نه مجوسند، و نه يهود، و نه
نصارى، و نه مسلمان، آنها ستارگان و كواكب را مىپرستند.
* مؤلف: اين
همان وثنيت است، چيزى كه هست پرستش وثن و بت، منحصر در ايشان نيست، و غير از
صابئين كسانى ديگر نيز بتپرست هستند، تنها چيزى كه صابئين بدان اختصاص دارند، اين
است كه علاوه بر پرستش بت، آنها كواكب را نيز مىپرستند.
بحث تاريخى
[ (در باره صابئين]
ابو ريحان
بيرونى[6] در كتاب
آثار باقيه خود، چنين مىنويسد: اولين كسى كه در تاريخ از ايشان، يعنى مدعيان
نبوت، نامشان آمده، يوذاسف است، كه بعد از يك سال از سلطنت طهمورث، در