responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 582

داريم كه اگر برآورده ساخته و ارائه كنى، به نبوت و رسالت تو پى مى‌بريم و اگر نتوانى انجام دهى، ساحر و كذّاب بودنت را مى‌فهميم.

پيامبر فرمود: چه مى‌خواهيد؟

آن‌ها گفتند: به اين درخت بگو كه از جاى خود ريشه‌كن شده و در برابرت بايستد.

پيامبر فرمود: خداوند به هر كارى توانا است، اگر انجام دهد، شما ايمان آورده و به حق اعتراف مى‌كنيد؟

گفتند: آرى. حضرت در پاسخ گفت: به زودى آن‌چه را كه مى‌خواهيد، به شما نشان خواهم داد، هر چند كه مى‌دانم به حق بر نمى‌گرديد و برخى از شما چاه (بدر) در انتظارتان است و برخى به سازماندهى احزاب خواهيد پرداخت.

سپس حضرت فرمود: اى درخت! اگر به خدا و قيامت ايمان دارى و مرا فرستاده خدا مى‌دانى، به اذن اللّه، با ريشه‌هايت از جا كنده شو، و در برابرم بايست!

امير المؤمنين مى‌گويد: به خدا قسم، درخت با ريشه بيرون آمده و حركت كرد، درحالى‌كه ناله شديدى داشت و صدايى مانند بال‌هاى پرندگان از آن شنيده مى‌شد، تا اين‌كه در برابر حضرت ايستاد. شاخه بلندش را بر سر رسول خدا و برخى شاخه‌هاى ديگر را بر دوش من قرار داد و من در سمت راست آن حضرت قرار داشتم.

اعيان قريش، كه اين منظره را ديدند، با گردن‌كشى گشفتند: بگو تا نيمى از آن به پيش تو آمده و نيم ديگرى در جاى خود بماند! پيامبر همين دستور را به درخت داد و نيمى با شگفتى و صداى سخت، به سوى حضرت آمد تا آن‌جا كه در كنار پيامبر ايستاد! آن‌ها بار ديگر از سر ستيزه‌جويى و عناد درخواست كردند كه اين نيمه نيز به نيمه اوّل درخت بازگردد و پيوند خورد، و البته با دستور حضرت، چنين شد ...[1] اين گونه تصرفات تكوينى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چندان فراوان است كه نقل‌هاى زياد آن‌ها در كتاب‌هاى مختلف تاريخ و حديث، جاى ترديد يا انكار براى هيچ محقق با انصافى باز نمى‌گذارد.


[1] - نهج البلاغه، خ 234.

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 582
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست