نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 512
نتيجه آن كه، وقتى از اختيارات دولت اسلامى
بر مبناى وظيفه عينيت بخشيدن به شريعت، سخن مىگوييم، نبايد از ابعاد و زواياى
گوناگون شريعت و اهداف والاى آن غفلت نموده و تنها به قوانين اوليه بسنده كنيم.
ب) اختيارات، بر مبناى نيابت از امامان معصوم عليهم السّلام
اگر به قدرت سياسى فقيه در اداره جامعه، از نقطه نظر نيابت نگريسته
شود و چنين حقى به نصب الهى، از جانب امامان معصوم عليهم السّلام استناد داشته
باشد، طبيعى است كه براى يافتن حدود و ثغور آن نيز بايد به ادله نيابت مراجعه
نموده و براساس محدوده دلالت اين ادله، گستره اختيارات زمامدار را مشخص كرد.
ادله نيابت، از نظر تبيين گستره نيابت، دو گونهاند:
قسم اوّل نصوصى است كه درصدد تبيين اين گستره نبوده، و به لحاظ آگاهى
از محدوده آن، قابل استناد نمىباشد. مانند روايت پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و
آله و سلّم كه فرمود:
بار خدايا! رحمتت را بر جانشينان من فرو فرست. سؤال شد: آنان كيانند؟
حضرت جواب دادند: كسانى كه پس از من مىآيند، حديث و سنت مرا روايت مىكنند.[1] در اينروايت، آگاهان به سنت
نبوى، به عنوان «خلفاى پيامبر» معرفى شدهاند؛ ولى محدوده اين خلافت و جانشينى
بيان نشده است؛ چه اينكه متن روايت، دلالت بر عموم خلافت يا اطلاق آن از نظر
موضوعات و مسائلى كه در بر مىگيرد، ندارد.
توضيح آنكه، در استناد به روايت فوق، مقدمات زير را بايد طى كرد:
الف) اعتبار سندى كه باتوجه به نقلهاى متعدد اين متن با اسانيد
گوناگون، اطمينان به مضمون آن پيدا مىشود.[2]
ب) خلافت، از آغاز اسلام به معناى حكومتدارى بوده است.
ج) راويان حديث و سنت، عالمانىاند كه علاوه بر نقل حديث، قدرت درك