responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 464

كرده است، نه آن كه خود، رأسا فردى را براى حكومت نصب كرده و منصبى را به او تفويض نموده باشد؛ چه اين‌كه ائمه عليهم السّلام در موارد ديگر نيز نوعا به عنوان بيانگر احكام نظر داده‌اند.

ملا رفيع الدين نائينى، درباره تعبير مقبوله، «فانى قد جعلته عليكم حاكما» چنين مى‌گويد:

درباره اين جمله، دو احتمال وجود دارد: يكى آن كه «او را بر شما حاكم نمودم» و ديگر آن كه «او را به عنوان حاكم بر شما توصيف نموده و از آن خبر مى‌دهم.»[1] وى سپس در تأييد احتمال دوم، به تفسير و توضيح معناى «جعل»، كه در روايت آمده است، مى‌پردازد و مى‌گويد:

جعل به معناى توصيف نيز هست؛ مثلا وقتى گفته مى‌شود: «جعل فلان زيدا اعلم الناس؛ فلانى زيد را داناترين مردم قرار داد» به اين معنا است كه وى زيد را به اين خصوصيت توصيف كرده است. در آيه 19 سوره زخرف نيز «جعل» به معناى توصيف است كه مشركان ملائكه را دختر قرار داده‌اند: «و جعلوا الملائكة الذين هم عباد الرحمن اناثا»؛ يعنى ملائكه را اين گونهتوصيف مى‌كنند. بر اين اساس، جعل حاكم نيز به معناى آن است كه امام عليه السّلام فقيه را متصف به سمت دانسته و با جمله «فانى قد جعلته عليكم حاكما» توصيف خود را از فقيه به عنوان حاكم بيان كرده است.[2] علامه مجلسى نيز پس از آن كه اين سخن را از وى نقل كرده و موارد متعددى از آن را قابل مناقشه مى‌شمارد، در مجموع، آن‌را متين تلقى مى‌كند.[3] در ميان فقها، شهيد ثانى به طرح اين بحث پرداخته و ولايت فقيه را نه از باب «تفويض» ولايت از طرف ائمه عليهم السّلام، بلكه از باب «اعلام» ولايت از سوى ايشان- البته به صورت احتمال- تلقى كرده است؛ ولى درعين‌حال‌با ترديد از اين نظريه عبور


[1] - رفيع الدين نائينى، تعليقه وافى، ج 1، ص 287.

[2] - همان؛ ايشان احتمال دوم را با وجوه چهارگانه‌اى ترجيح داده‌اند.

[3] - محمد باقر مجلسى، مرآة العقول، ج 1، ص 224.

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 464
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست