نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 414
امام على عليه السّلام خطاب به طلحه و زبير
كه پيمانشكنى كردند، فرمود:
... اگر از سر رغبت با من بيعت كردهايد، بايد از مخالفت دست
برداشته، و فورا در درگاه الهى توبه كنيد.[1]
و آن حضرت به معاويه مىفرمايند:
پس از بيعت، نه حاضران مىتوانند تجديدنظر كنند، و نه آنها كه غايب
بودهاند، حق رد كردن دارند.[2] و از آن
حضرت نقل شده است كه:
حق من بر شما اين است كه به بيعت خود وفادار باشيد.[3]
دوم: بيعت و اطاعت
عنصر اساسى ديگرى كه در مفهوم بيعت اخذ شده است، «پيروى و اطاعت»
است.[4] به تعبير
شيخ الطائفه:
بيعت، پيمانى بر حفر شنوى و اطاعت كردن است.[5]
اين عنصر، نيز با وكالت، ناسازگار است؛ زيرا قوام وكالت، به آن است كه موكّل داراى
مالكيت يا حق تصورف باشد و وكيل را جايگزين خود سازد تا از سوى او و به نيابت از
وى، كارش را انجام دهد؛[6] ولى در
بيعت، بيعتكننده متعهد به پيروى مىشود.
ازاينرو، بيعت شهروندان با زمامدار، درست در نقطه مقابل وكالت از
سوى شهروندان قرار دارد؛ چون در وكالت، اصالتا حق از موكّل بوده و وكيل براساس
[1] -« ... فان كنتما بايعتمانى طائعين فارجعا و توبا الى
اللّه من قريب ...»( نهج البلاغه، نامه 54).
[2] -« انه بايعنى الذين بايعوا ابا بكر و عمر و عثمان
على ما بايعوهم عليه فلم يكن لشاهد ان يختار و لا للغايب ان يردّ ...»( نهج
البلاغه، نامه 6).
[3] -« ... و اما حقّى عليكم فالوفاء بالبيعة»( همان، خ
34).
[6] - عقد وكالت را اين گونه تعريف كردهاند:« الوكالة
استنابة فى التصرف فى امر من الامور فى حال حيوته»( ر. ك: محمد كاظم طباطبائى،
ملحقات العروة الوثقى، ج 2، ص 119؛ جواهر الكلام، ج 27، ص 347).
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 414