نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 366
آنرا به عنوان حكم عقلى مىشناسند. آنها
بر مبناى دو مقدمه عقلى، بر نظريه خود استدلال مىكنند:
مقدمه اوّل: وجود زمامدار در هرجامعه، فوايد فراوانى دارد و به وسيله
آن از مفاسد بسيارى جلوگير مىگردد (صغرى).
مقدمه دوم: انجام هرچه كه داراى منفعت بوده و جلوى مفسده را بگيرد،
بر مردم لازم است (كبرى).
و بر اين اساس، نتيجهگيرى مىكنند كه عقلا بر مردم واجب است فردى را
براى رهبرى و حكومت برگزينند.[1] ولى شيعه،
در برابر ديگر فرق اسلامى، از آغاز به وجوب نصب از جانب خداوند، اعتقاد داشته است،
و در هيچيك از كتابهاى كلامى، سابقه نظريه ديگرى دراينباره از شيعه ديده
نمىشود.[2] ضرورت
نصب، نسبت به عصر حضور پيشواى معصوم، از ضروريات اعتقادى شيعه است. و در عصر غيبت
نيز، هر چند مسئله، جنبه ضرورى ندارد، ولى حداقل در فقه و كلام شيعه، تا عصر حاضر،
ديدگاه ديگرى دراينباره مطرح نبوده است.
درعينحالاز دو نكته نبايد غفلت كرد: يكى تفسير نصب در عصر غيبت
است، و ديگرى ديدگاههاى جديدى است كه برخى از متفكران اسلامى، مانند شهيد سيد
محمد باقر صدر درباره محدوده نصب و جايگاه آن، در سالهاى اخير مطرح كردهاند. در
ادامه اين فصل، به تفصيل به بررسى اين دو نكته خواهيم پرداخت.