نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 344
ببخشايد، و به آن كه او را محروم نموده،
احسان نمايد. و به آن كس كه از او جدا گردد بپيوندد. در سختىها باوقار و بردبار،
و در ناگوارىها شكيبا است ... با كسى كه دشمنى دارد ستم ننمايد، و آنرا كه دوست
دارد تخلّف نسبت به او نكند ....[1]
3. تقوا و صيانت قانون
علامه طباطبائى، در مورد رابطه قانون و تقوا مىگويد:
وقتى قانون، سعادتآفرين است كه با ايمان و ارزشهاى اخلاقى، حفظ
گردد.[2] فلسفه اين
پيوند و ارتباط، بدان جهت است كه براى داشتن يك نظام اجتماعى متعادل، به ناچار
نياز به قانون است تا در پرتو آن، حقوق افراد مشخص شده، و از پايمال شدن و تعدّى
به حريم آن مصون ماند.
براى مفيد و مؤثر بودن قوانين، در مرحله بعد، به قوانين ديگر جزايى
نياز است كه متخلفين و متجاوزين به حريم قانون را تنبيه كند، و ضمانت اجرايى
مقررات قرار گرفته، امنيت و عدالت را در جامعه پديد آورد؛ ولى رسيدن به اين نقطه
در حاكميت قانون و تحقق عدالت، دو شرط دارد:
1- مجريان قانون، از وقوع جرم آگاه باشند.
2- مجريان قانون، قدرت برخورد با مجرم را داشته باشند.
لذا اگر مأموران عدالت، از سر جهل يا غفلت، از وقوع جرم بىخبر
بمانند، قانون به تنهايى نمىتواند جلوى جرم را بگيرد و كسى را از تعدى بازدارد.
همچنين اگر مأموران نظام، ضعيف و ناتوان يا مسامحهكار و سازشكار بوده و يا
مجرمين از قدرت بيشترى برخوردار باشند، قوانين در معرض نابودى قرار گرفته، مقررات
به دست فراموشى سپرده خودهد شد. بهخصوص كه انسانها ذاتا به دنبال منفعت و سود
بيشتر خود مىباشند، و در اين راه، از آسيب رساندن به حقوق و اموال ديگران ابايى
ندارند.