responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 285

تأمل در اين‌روايت، آشكار مى‌سازد فقيهى كه روايات ائمه عليهم السّلام را اخذ و هضم كرده است، در جايگاه ايشان قرار دارد، و شيعه در مسائلى كه به ائمه مراجعه مى‌كرد، موظف است به چنين فقهايى مراجعه نمايد تا در عصر غيبت، متحيّر و سرگردان نباشد. امام عليه السّلام با اين توقيع خواسته‌اند حجت را بر شيعيان تمام كنند تا هيچ‌كس به بهانه غيبت امام معصوم، از دستورات الهى تخطى نكند، نه اين‌كه حضرت در اين حديث، درصدد بيان حجيّت و اعتبار فتوا يا روايت فقها باشد؛ چرا كه اين غرض با تعبير «فانهم حجّتى عليكم» تناسبى ندارد. به علاوه كه اعتبار فتواى فقها، موجب آن نمى‌شود كه در حوادث و رخدادهاى گوناگون و متغيّر، كه در شرايط خاص اتفاق مى‌افتد (حوادث جزئى) و امام بايد در آن دخالت داشته باشد، فقها مرجع و پناه شيعه باشند. لذا در نيابت فقيه داراى شرايط، براى سامان دادن و سرپرستى حوادث واقعه، نبايد ترديد داشت ...[1] آية اللّه ميلانى نيز با برداشت ازاين‌روايت مى‌گويد:

اين‌كه حضرت ولى عصر- عجل اللّه تعالى فرجه الشريف- فقها را «حجّت» خود بر مردم قرار داده‌اند (فانهم حجتى عليكم) بدان معنا است كه مردم در امور اجتماعى خود، بلا تكليف نبوده و در مواردى كه امام عليه السّلام در عصر حضور، دخالت و سرپرستى دارد، فقها هم، چنين نقشى را بر عهده دارند.[2] در مورد اعتبار اين حديث و سند آن نيز فقها مباحثى طرح كرده‌اند و بسيارى از آن‌ها سند اين حديث را معتبر مى‌دانند.[3] صاحبان اين مبنا، مؤيدات فراوانى براى نظريه خود ذكر كرده‌اند؛ از آن جمله، روايتى است كه ابن شعبه حرّانى- در يك هزار سال پيش- در كتاب معروف «تحف العقول» ذكر نموده است.[4] قسمت دوم اين‌روايت، نطق حضرت سيد الشهداء عليه السّلام درباره‌


[1] - حاج آقا رضا همدانى، مصباح الفقيه كتاب الخمس، ص 161.

[2] - سيد هادى ميلانى، محاضرات فى فقه الاماميه، ج 4، كتاب الخمس، ص 277.

[3] - براى نمونه، ر. ك: سيد هادى ميلانى، محاضرات فى فقه الاماميه، ج 4، ص 277؛ لطف اللّه صافى، ضرورة وجود الحكومة، ص 11؛ سيد كاظم حائرى، ولاية الامر فى عصر الغيبه، ص 123.

[4] - روايت را به عنوان تأييد ذكر كرديم نه دليل؛ چون در« تحف العقول»، سند روايت نقل نشده است، هر چند-- متن آن به خاطر موافق اعتبار و عقل بودن، شاهد صدق آن و صدور آن از زبان معصوم عليه السّلام است( ر. ك:

امام خمينى، ولايت فقيه، ص 112؛ كتاب البيع، ج 2، ص 486).

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست