نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 284
مقصود، تنها قاضى نيست.[1]
از تعبير امام عليه السّلام نسبت به حاكم مسلمين كه بايد «اهل نظر در حلال و حرام»
باشد، استفاده مىشود كه زمامدار جامعه اسلامى، بايد بر طبق مبانى و قواعد، به
احكام آشنا بوده و آنها را براساس موازين عقلى و شرعى، بشناسد. پرواضح است كه اين
مرتبه علمى، و اين حد از دانش فقه، غير از نقل حديث است.[2]
محقق كركى، فقيه پرآوازه قرن دهم، پس از ذكر اين حديث، به عنوان مبنا و ريشه مسئله
فقاهت در رهبرى مىگويد:
مقصود اين است كه فقيهى كه داراى ويژگىهاى خاصى باشد، از جانب ائمه
عليهم السّلام منصوب، و نائب آنها، در همه امورى است كه نياز به نيابت دارد؛ زيرا
امام عليه السّلام مىفرمايد: «فانى قد جعلته عليكم
حاكما؛ همانا من او را حاكم قرار دادهام.» و اين دليل، «استنابه عام و
كلى» فقيه را در همه موارد، اثبات مىكند، نه تنها نيابت در بعضى از موارد را.[3] فقيه همدانى، كه آثار و تحقيقات
فقهىاش در دوره اخير، محور عالىترين مباحث اجتهادى حوزه قرار داشته است، مدرك
اصلى را در اين زمينه، جملهاى از حضرت ولى عصر- عجل اللّه تعالى فرجه الشريف-
مىداند كه حضرت در پاسخ اسحاق بن يعقوب فرمود:
اما الحوادث الواقعة، فارجعوا فيها الى رواة احاديثنا فانهم حجتى
عليكم و انا حجة اللّه؛[4] در رخدادها و حوادث، به راويان حديث ما رجوع كنيد؛ زيرا آنان حجت من
بر شمايند و من حجّت خدايم.