نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 271
اى مردم! شايستهترين شخص به امامت،
تواناترين مردم است بر آن، و داناترين آنان به امر خداوند پس اگر فتنهگرى،
تبهكارى كرد، از او بازگشت به حق خواسته شود، و اگر امتناع نمود، با او قتال
مىشود.
حضرت رضا عليه السّلام امامت را شايسته كسى مىداند كه نه داراى جهل
و نادانى باشد كه او را به شك و دودلى مىاندازد، و نه ترس و هراس در او نفوذ كند
كه او را به لرزه مىاندازد، بلكه لازم است بر امامت، توانا و به سياست، آگاه
باشد:
الامام عالم لم يجهل، وراع لا ينكل ... مضطلع بالامامة، عالم
بالسياسة.[1] ائمه عليهم السّلام نيز براى اثبات امامت خويش، به وجود اين ملاكات
و برخوردارى از اين امتيازات، احتجاج مىكردند و شايستگى خود را براى رهبرى، مستند
به اين صفات مىنمودند. حضرت على عليه السّلام پس از وفات پيامبر اكرم صلّى اللّه
عليه و آله و سلّم فرمود:
من براى جانشينى رسول خدا، از همه به آن حضرت سزاوارترم ... (زيرا)
در دين از شما افقه، و در شناخت سرانجام كارها از شما آگاهتر، زبانم از شما
گوياتر و در عمل از شما مقاومتر و پايدارترم.[2]
در بيان ديگرى، حضرت در مقام برشمردن امتيازات اهل بيت، كه امامت را به ايشان
اختصاص مىدهند، امتياز «المضطلع بامر الرعيه» را مطرح مىسازد؛ يعنى آنان در رسيدگى به كار مردم، قوى و
توانمندند.[3] همچنين
از ياران نزديك خود كه مسئوليتهاى درجه اول حكومت را به عهده داشتند، مىخواستند
كه در انتخاب فرمانروايان، اين صفات و معيارها را در نظر بگيرند:
اى مالك! از سپاهيانت كسى را فرماندهى ده كه ... دير به خشم آيد، زود
عذر پذيرد، به زيردستان مهربان باشد، بر زورمندان سختگيرى و گردنفرازى نمايد،
درشتى او را