نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 238
تا هم رهبرى جامعه در جريان تازهترين
رويدادها قرار گيرد و هم بدين وسيله، از اشاعه اخبار بىاساس و شايعات جلوگيرى
شود. به علاوه، اگر پخش چنين اخبار حسّاسى، حساب شده و در زمان مناسب انجام نگيرد
و هر خبر و گزارشى مستقيما و بدون ارزيابى و سنجش به مردم منتقل گردد، مىتواند
موجب بروز نگرانىهايى در جامعه شود:
و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به و لو ردوه الى
الرسول والى اولى الامر منهم لعلمه الذين يستنبطونه؛[1] و
هنگامى كه خبرى ايمنىبخش يا ترسناك به آنها برسد، فوران آنرا پخش مىكنند،
درحالىكه اگر آنرا به پيامبر و او لو الامر خويش ارجاع دهند، اهل تحليل و بررسى،
حقيقت مطلب را تشخيص خواهند داد.
در اين آيه از ارجاع اين امور به خداوند، سخن به ميان نيامده، و فقط
از مسلمانان خواسته شده است كه چنين مسائلى را با پيامبر و اولى الامر در ميان
بگذارند، درحالىكه در موارد اختلاف، مسلمانان مأمورند كه واقعه را به خداوند و
پيامبر ارجاع دهند:
فان تنازعتم فى شىء فردوه الى الله و الرسول.[2] رمز اين تفاوت آن است كه در اختلافات، نياز به «قانون» و «حكم شرعى»
است، و اين قانون و حكم از مبدء وحى سرچشمه مىگيرد و از سوى خداوند تشريع شده
است، درحالىكه در بررسى اخبار و شايعات، كار حاكم اسلامى، صرفا موضوعشناسى و
ارزيابى گزارشات است و او است كه با تحليل دقيق خود بايد نسبت به صحت و سقم اخبار
نظر دهد.[3] پس اين
آيه نيز صراحت دارد كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم صرفا ابلاغكننده
احكام الهى و پيامرسان قانون خدا نيست، بلكه علاوه بر كارشناسى احكام، مسئوليت
كارشناسى موضوعات، حوادث و رخدادهاى سياسى- اجتماعى نيز بر عهده او است و
همانگونه