نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 236
يكى تبيين و توضيح كتاب اليه: «و انزلنا اليك الكتاب لتبين للناس ما نزل اليهم.»[1] و
البته جزئيات احكام را هم هر چند در كتاب نيامده است، ولى پيامبر از خداوند دريافت
و ابلاغ مىكند.
و ديگرى تشخيص و ارائه طريق در مسائل اجتماعى كه به اداره نظام مسلمين
مربوط است، و آن حضرت براساس صلاحديد خود، نظر مىدهد. و در اين بخش براى
تصميمگيرى، مأمور به مشاوره شده است: «و شاورهم فى الامر
فاذا عزمت فتوكل على الله»[2] و خداوند بدين وسيله، امّت را در مشورت شريك و سهيم، و پيامبر را در
تصيمگيرى مستقل قرار داده است. از اينجا روشن مىشد كه اطاعت از پيامبر، مفهومى
غير از اطاعت از خداوند دارد و هر كدام داراى معناى خاصى است، هر چند چون خداوند
اطاعت پيامبر را لازم دانسته است، لذا اطاعت از پيامبر، در حقيقت اطاعت از خدا
است. پس مفاد اين آيه چنين است: مردم بايد از آنچه پيامبر دستور مىدهد، چه منشأ
سخن حضرت، «وحى» و چه «رأى» باشد، پيروى نمايند.[3]
تأمل در سياق آياتى كه امر به اطاعت از پيامبر شده است نيز اين برداشت قرآنى را
تأييد مىكند؛ مثلا در سياق آيات جنگ و جهاد، و به دنبال دستور «اطيعوا الله»، فرمان «اطيعوا الرسول» مطرح شده است:
يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و لا تبطلوا
اعمالكم.[4] فلسفه اينكه در دعوت به جهاد و براى تحريك مسلمانان به حضور در
ميدان نبرد، اين دو اطاعت، در كنار يكديگر ذكر شده است، آن است كه جهاد، از يك سو،
«حكم الهى» است كه از طرف خداوند تشريع شده است، و از سوى ديگر، يك «حكم ولايى» و
حكومتى است كه از طرف پيامبر، و با توجه به شرايط خاص زمان و مكان، صادر مىگردد.
ازاينرو، حضور در سپاه اسلام و حركت با تشوق مسلمين،