responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 204

همان‌گونه كه عيسى بن مريم با حواريين بيعت كرد، من نيز با شما بيعت مى‌كنم تا نسبت به آن‌چه در قومتان مى‌گذرد، «كفيل» آن‌ها بوده، و همان‌گونه كه از خانواده خود حمايت مى‌كنيد، از من هم حمايت نماييد.[1] هم‌چنين رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، در هر قبيله، افرادى را به عنوان «عريف» تعيين مى‌كرد.

انتخاب اين افراد در سال ششم هجرى انجام گرفت. لذا علامه حلّى به استناد اين عمل حضرت مى‌گويد:

سزاوار است كه امام، براى هر قبيله، «عريفى» قرار دهد.[2] در جامعه آن روز، عريف مسئوليت گردآورى اطلاعات و آگاهى از وضع مردم را در جهت ارائه حاكم به عهده داشته است، و از اين طريق، در امور سياسى و اجتماعى دخالت، و اشراف داشته.[3] و با مردم از رابطه نزديك و صميمى برخوردار بوده است.

ازاين‌رو، پيامبر اكرم براى نظرخواهى از مردم، به عريف هر قوم مراجعه مى‌كرد، و در مواردى كه تصميم‌گيرى و يا اجراى يك تصميم به هماهنگى با مردم و حضور آنان نياز داشت، اين هماهنگى توسط عريف انجام مى‌گرفت؛ مثلا در جنگ حنين، پس از آن كه شش هزار نفر از هوازن و قبايل ديگر به دست مسلمانان اسير شدند، گروهى از مسلمانان هوازن خدمت پيامبر رسيده و تقاضاى آزادى اسيران خود را كردند. مسلمانان با اين پيشنهاد موافقت كردند؛ ولى رسول خدا فرمود:

من نمى‌دانم كه چه كسانى از شما به اين كار راضى شده، و چه كسانى با آن مخالف هستند.

برگرديد تا عرفاى شما مسئله را بررسى و به ما گزارش كنند.

مسلمانان برگشتند و عرفا با آنان سخن گفته و نظراتشان را پرسيدند. پس از آن، به خدمت پيامبر آمده و گفتند:

همه مردم نسبت به آزادى اين اسيران رضايت داشته و اجازه داده‌اند.[4]


[1] - بحار الانوار، ج 19، ص 13 و 26.

[2] - تذكرة الفقهاء، ج 1، ص 437.

[3] - ابن حجر، فتح البارى، ج 13، ص 148؛ ابن اثير، نهايه، ج 3، ص 218.

[4] - واقدى، مغازى، ص 952، بر طبق نظر برخى از محققان، چون مسلمانان هوازن، پس از تقسيم اسرا، براى- آزادى آنان اقدام كردند- آن‌گونه كه واقدى گزارش كرده- و در آن زمان، اسيران به ملكيت افراد مسلمان در آمده بود، لذا پيامبر از صاحبان آنان اجازه گرفته و آن‌ها را آزاد نمودند و خود حضرت مستقيما در اموال مسلمانان تصرف نكردند( مجله نور علم، شماره 1، دوره سوم، ص 10، مقاله آية الله احمدى ميانجى).

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست