نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 192
شمال غربى تابع روم، و جنوب تحت سيطره حبشه
قرار داشت و در آنها دولتهاى وابستهاى حكومت مىكردند.
يكى از نويسندگان عرب، اوضاع سياسى حجاز را در آن عصر، چنين تبيين
مىكند:
آنها از هيچيك از حكومتهايى كه ما مىشناسيم، برخوردار نبودند،
لذا از مزاياى حاكميت دولت، مثل تشكيلات قضايى و سازمان امنيّتى و انتظامى محروم
بودند. هر قبيله و عشيرهاى، گروهى جدا و مستقل به حساب مىآمد، و از هيچ مركزيت و
قدرتى تبعيّت نمىكرد.
اين نويسنده، سپس به پيمان «حلف الفضول» اشاره مىكند كه فقط پنج
قبيله از قريش در آن شركت نمودند و متعهد شدند كه از مظلومان حمايت نمايند. وى اين
ماجرا را شاهدى بر عدم حاكميت سياسى در مكّه مىشمارد و اضافه مىكند:
در اثر عدم استقرار يك نظام سياسى بود كه قبايل مختلف براى قراردادن
حجر الاسود در جاى خود، در خانه خدا، به نزاع پرداخته، و بالأخره به حكم «محمد
امين» راضى شدند.[1]
پيامبر اسلام، مؤسس دولت اسلامى
با ظهور اسلام در مكّه، و پس از گسترش دعوت پيامبر و هجرت به مدينه،
دولت اسلامى به وسيله پيامبر اسلام، تأسيس گرديد و آن حضرت، علاوه بر آموزش و
تربيت[2]، شخصا
سرپرستى و رهبرى جامعه اسلامى را به عهده گرفت و به اداره نظام اجتماعى مسلمين در
بخشهاى مختلف قضايى، فرهنگى، سياسى، نظامى و اقتصادى پرداخت.[3]
اين مسئله، از نظر آيات قرآن و شواهد تاريخى، چندان واضح و آشكار است كه حتى
شرقشناسان غير مسلمان نيز- تا حدودى با تاريخ اسلام
[1] - محمّد ممدوح العربى، دولة الرسول فى المدينه، ص
102.
[2] -( جمعه( 62) آيه 2).\i« يتلو عليهم آياته و يزكيهم و
يعلّمهم الكتاب و الحكمة»\E.
[3] - ر. ك: محمد حسين طباطبائى، مقاله« ولايت و
زعامت»، مرجعيت و روحانيت؛ الميزان، ج 4، ص 121.
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 192