نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 191
فصل سوم: اسلام و حكومت (2)
پيامبر و دولت اسلامى
در بررسى رابطه اسلام و حكومت، و نقش دولت در يك جامعه مبتنى بر
قوانين اسلام، از سيره و روش زندگى پيامبر اسلام نيز مىتوان كمك گرفت، و با
مطالعه دوران پيامبرى آن حضرت، و شعاع تأثيرش در دولت اسلامى، به تصور روشنى از
نگرش اسلام در اين موضوع دست يافت.
مىدانيم كه قبل از طلوع اسلام بر جزيرة العرب، در حجاز حكومت و
دولتى وجود نداشته است، و اعراب بدوى تابع حكومتى نبوده و نظم سياسى خاصى بر زندگى
آنها استقرار نداشته است. زندگى اجتماعى آنان، بر محور قبايل شكل مىگرفت و هر
قبيله، در اثر پيوندهاى خويشاوندى و يا روابط خاص ديگرى تشكيل مىشد.[1] منطقه حجاز، چندان از مزاياى
فرهنگى و اجتماعى محروم بود كه به قول گوستاولبون «جهانگيران بزرگ از ايران، روم و
يونان، كه تمام دنيا را زير و رو نموده بودند، كمترين توجهى به آن نداشتند.»[2] البته اطراف جزيرة العرب و مناطق
خوش آب و هواى عربستان، در تحت نفوذ يكى از دولتهاى ايران، روم و حبشه بودند. شرق
و شمال شرقى تحت نفوذ ايران،
[1] - ر. ك: محمد جواد باهنر و اكبر هاشمى رفسنجانى،
جهان در عصر بعثت.