نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 187
در چنين آياتى، وظايفى بر عهده مسلمانان
نهاده شده است كه انجام آن بدون تشكيل دولتى مقتدر، و در دستداشتن تشكيلات وسيع
اجرايى، امكانپذير نيست، و اين، خود دليل آن است كه:
اولا، اقامه دين و عينيت مكتب اسلام در ابعاد گوناگون آن، نياز به
دولت اسلامى دارد.
ثانيا، مسلمانان در صورتى در انجام تكاليف خود، توفيق مىيابند كه
دولت اسلامى تشكيل شود.
ثالثا: قيام براى تشكيل دولت اسلامى كه زمينهساز تحقق احكام الهى
است، بر مسلمانان لازم است.
ازاينرو، در تعبيرات اسلامى، از «ولايت» به عنوان يكى از اركان
اسلام ياد شده است.[1] البته با
توجه به شواهدى كه در همان متون وجود دارد، مقصود از ولايت، «رهبرى اجتماعى و
زعامت سياسى» است، كه به عنوان «نگاهبان همه دستورات و سنتهاى اسلامى» معرفى شده
است.[2] در برخى
ديگر از اين متون دينى، از «اداى ولايت»[3]
و «اقامه ولايت»[4] سخن به
ميان آمده، كه نشان مىدهد ولايت يك وظيفه عملى است و مسلمانان بايد مانند نماز و
روزه به آن مبادرت ورزند.
پس والى و امام، عهدهدار «اقامه كتاب خدا» است و آنچه را دستهاى
ستمگر نابوده كردهاند، او زنده و پابرجا مىنمايد. امام سجاد عليه السّلام در ضمن
دعاهاى خويش، به نقش گسترده و مهم ولىّ حقيقى، اينگونه اشاره مىكند:
پروردگارا ... كتاب خود را با دست وى بر پاى دار، و حدود حقّه و
شرايع مقدسه خويش را به دستش زندهساز، و سنن سنيّه پيامبر خود را در دولتش به كار
انداز، و آنچه را، از معروف و محمود، كه دشمنان تو پايمال ساختند، در پناهش بر
كرسى نشان، و بنيان
[1] - ر. ك: رضا استادى، الحكومة الاسلامية فى احاديث
الشيعه الاماميه، ص 7- 11.