نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 188
ظلم و ستم را با شمشير وى از بيخ بركن، و يارىاش
فرما تا معاندين دين تو را از ميان بردارد ...[1]
حضرت رضا عليه السّلام نيز پس از آن كه امامت را اساس اسلام معرفى مىكند، به
تأثير آن در زمينه همه مسائل اسلامى مىپردازد:
ان الامامة اس الاسلام، بالامام تمام الصلاة و الزكاة و الصيام و
الحج و توفير الفيء و الصدقات و امضاء الحدود و الاحكام و منع الثغور و الاطراف؛[2] امامت و رهبرى، بنيان اسلام است؛ زيرا به وسيله امام، نماز و روزه و
زكات و حج، تماميّت و كمال مىيابد، فيء و صدقات گردآورى مىشود، حدود الهى تنفيذ
و احكام خدا اجرا مىگردد و مرزها استحكام و سرزمين اسلامى از هر سو ايمن مىشود.
همچنين با مرورى بر موضوعاتى كه در كتاب و سنت مطرح شده، پيوند
مقررّات اسلامى با حكومت اسلامى آشكار مىشود، موضوعاتى از اين قبيل:
حدّ، قاضى، دار الحرب، دار الاسلام، اعدام، تبعيد، احتكار، تسعير
(قيمتگذارى)، اسير، اراضى، شورا، انفال، بغات، جهاد، جزيه، حبس، خراج، فداء،
معادن، امور حسبيّه، حجر و منع از تصرف مالى، هدنه و صلح، امان، بيت المال، تعزير،
غنيمت، جمعآورى ماليات، احياى زمين، و صدها موضوع ديگر كه در فقه اسلامى ديده
مىشود.
خلاصه آن كه:
حكومت- در نظر مجتهد واقعى- فلسفه عملى تمامى فقه در تمامى زواياى
زندگى بشريت است.[3]