responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 126

نقشه را عملى مى‌كنند ....[1]

ج) جريان روشنفكرى‌

علاوه بر دو جبهه استبداد داخلى و استعمار خارجى، عناصرى از درون جامعه اسلامى نيز از شعار جدايى دين از سياست طرفدارى كرده‌اند. برخى از عضاى اين گروه، از وابستگان به يكى از آن دو جريان بوده و در مزدورى آنان تلاش كرده‌اند تا راه ورود و استعمارگران باز و ديكتاتورى مستبدان توجيه گردد. و برخى ديگر از اعضاى آن چه بسا از روى حسن نيت و به انگيزه دفاع از اصول ديانت، اين شعار را سر داده‌اند.

در اين مسير، عده‌اى از قلم به دستان، براى همواركردن راه و آماده‌كردن افكار در جهت سيطره تفكّر تفكيك، از شيوه القاى «شبهه» و «تشكيك» استفاده كرده‌اند و حتى در آن‌جا كه در تعريف و تمجيد از شخصيتى چون شهيد مدرس- كه ديانت را عين سياست مى‌دانست- قلم زدند، به عنوان «سؤال سوزان» نوشتند: «آيا خير جامعه و افراد در آن نيست كه دين از سياست به طور كلى جدا باشد؛ يعنى رهبران مذهبى مطلقا به امور آخرت و تزكيه نفس و بهتر ساختن رفتار و روحيه افراد به وسيله ارشاد و تعاليم دينى بپردازند و ديگر هيچ مداخله‌اى در امور سياسى نكنند؟ و يا اين‌كه مصلحت و خير جامعه در اين است كه رهبران دينى درعين‌حال رهبران سياسى و امور حكومتى نيز باشند؟»[2] و عده‌اى ديگر از قلم به دستان، دستگاه طاغوت را به كوتاه‌كردن دست عالمان دين از حكومت تشويق نمودند؛ هم‌چون فتحعلى آخوندزاده كه به ميرزا حسين خان نوشت:

«همه كارهاى قانونى را زير نفوذ و اداره مستقيم وزارت عدليه درآوريد و عالمان را بگااريد تا به كارهايى مانند نماز و روزه بپردازند»[3]. هم‌چنين ميرزا ملكم خان در مقام معرفى دشمن‌ترين دشمنان ملّت، قلم خود را متوجه كسانى كرد كه از قبل، سردمداران بيداد آن‌ها را نشانه گرفته بودند. او نيز در همراهى‌شان نوشت: «دشمن‌ترين اشخاص‌


[1] - محمد باقر حسينى، خلاصه خاطرات همفر انگليسى، ص 60.

[2] - خواجه نورى، بازيگران عصر طلايى.

[3] - حامد الگار، دين و دولت در ايران، ص 263.

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست