نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 187
از اقامه، مقدّمهاى آورده كه حجّت مذكور مبتنى بر آن است؛ مقدّمهاى
كه خود خصم، آن را قبول دارد، و آن اين است كه خالق عالم، خداى سبحان است. چون خصم
در اين مسئله، هيچ نزاعى ندارد، او هم معتقد است كه آفريننده، تنها خداست، و خدا
در آفرينش شريك ندارد، و شركاى ايشان به زعم ايشان، شريك در تدبير خلق اند، نه در
آفرينش. وقتى خلقتْ مستند به خدا بود، پس آنچه در آسمانها و زمين هست، چه عين
آنها، و چه اثرشان، مستند به خداى تعالى است. پس هر چيزى كه خير برساند و يا شر،
هستىاش از خداست، و احدى نمىتواند جلوِ خيرى را كه خدا مىخواهد برساند بگيرد و
يا شرّى را كه خداى تعالى مىخواهد به كسى برساند، جلوگيرى كند؛ براى اين كه گفتيم
خير و شر هم مخلوقى از خدا هستند، و كسى در خلقت شريك خدا نيست تا در خلقت مزاحم او
شود، و يا جلو خلق كردن او را بگيرد و يا در خلقت چيزى از او پيشدستى كند.
بر
همين اساس مىفرمايد: (فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ).
در اين جمله پيامبر خدا (ص) را به توكّل بر خداى تعالى امر مىكند، همچنان كه
جمله بعدش هم كه مىفرمايد (عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ)،
مؤيد آن است و اين جمله در جاى نتيجه حجّت قرار گرفته، گويا فرموده: به ايشان بگو:
من خدا را وكيل خود گرفتم، براى اين كه امر تدبير من به دست اوست، همچنان كه امر
تدبير خلقتم به دست وى است.[670]
عوامل
تقويت توكّل
توكّل
به معناى اعتماد است. لذا توكّل، زمانى شكل مىگيرد كه اعتماد و اطمينان وجود
داشته باشد. هر كس به خدا اطمينان داشته باشد، به او توكّل خواهد كرد[671]
و به هر ميزان كه اطمينانش افزايش يابد، توكلش نيز افزايش خواهد يافت.[672]
آنچه موجب به وجود آمدن اطمينان مىگردد، شناخت و آگاهى است. انسان هنگامى
مىتواند به چيزى اعتماد كند كه آن را بشناسد. امر ناشناخته نمىتواند مورد
اطمينان و اعتماد قرار گيرد. به همين جهت، مهمترين عامل تقويت توكّل، شناخت و
يقين است. در روايات، بر اين مسئله تأكيد شده كه توكّل از قوّت يقين فرد است[673]
و لذا حُسن توكّل، نشانه حُسن يقين است.[674]