نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 188
يقين به چه؟
هر
چند عامل اصلى توكّل، يقين است، امّا بايد توجّه داشت كه يقين، دامنه گستردهاى
داشته و موضوعات متعدّد و متفاوتى را شامل مىشود. در روايات اسلامى، براى بسيارى
از مسائل، عامل يقين مطرح شده است. سؤال اين است كه چگونه ممكن است عاملى به نام
يقين، در تمامى اين موضوعات متفاوت، كارايى داشته باشد؟ پاسخ را بايد در موضوع و
متعلّق يقين جُست. متعلق همه يقينها يكى نيست. متعلّق هر يقينى متناسب با همان
موضوع شكل مىگيرد. اين، يك اصل در تحليل نقش متفاوت و گسترده يقين است.
يقين
متناسب با توكّل چيست؟
اگر
بايد براى هر موضوعى، يقين متناسب با آن را به دست آورد، بايد ديد يقين متناسب با
توكّل چيست؟ براى پاسخ به اين پرسش بايد به معنا و حوزههاى توكّل، نگاهى دوباره
بيندازيم. توكّل در حوزه تكوين به اين معنا بود كه خير و شر امور، دست خداوند
متعال است و در حوزه تشريع، به معناى اعتماد به قوانين الهى است كه ممكن است از
ديد ما پنهان باشد. از اين رو، شناخت متناسب با يقين اين است كه باور كنيم سود و
زيان بشر به دست خداوند متعال است. اگر چنين باورى شكل بگيرد، انسان به خداوند
اعتماد خواهد كرد. پيامبر خدا (ص) معناى توكّل را از جبرئيل پرسيد و وى در پاسخ
گفت:
العِلمُ
بأنّ المَخلوقَ لا يضُرُّ ولا ينفَعُ، ولا يعطى ولا يمنَعُ، واستِعمالُ اليأسِ مِن
الخَلقِ، فإذا كانَ العَبدُ كذلك لَم يعمَلْ لأحَدٍ سِوَى اللّهِ، و لَم يرْجُ و
لَم يخَفْ سِوَى اللّهِ، و لَم يطمَعْ فى أحَدٍ سِوَى اللّهِ، فهذا هُو التَّوكلُ.[675]
دانستن
اين مطلب كه مخلوق نه زيانى مىزند و نه سودى مىرساند، نه مىدهد و نه جلوگيرى
مىكند، و چشم اميد بركندن از خلق. هرگاه بنده چنين باشد، ديگر براى احدى جز خداوند
كار نمىكند و اميد و بيمش از كسى جز خداوند نيست و چشم طمع به هيچ كس جز خدا
ندارد. اين است توكّل.
در
اين حديث، به خوبى بيان شده است كه اگر كسى باور كند كه سود و زيان، و اعطا و منع
به دست مردم نيست، از آنان قطع اميد مىكند و فقط به خدا اميد مىبندد و تكيه
مىكند.
اصبغ
بن نُباته نقل مىكند كه امير مؤمنان (ع) هماره در سجدهاش مىگفت: