responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 208

عواطف، ابراز مى‌شود. در نظر ريبو، از اين دلايل به عنوان منطق عواطف ياد شده است و تعداد آنها پنج‌تاست:

انفعالى، ناخودآگاه، خيالى، حقانى و مركب يا آميخته.

تبعيّت‌

فارسى/ پيروى‌

فرانسه/Subordination

انگليسى/Subordination

تبعيت يا پيروى عبارت است از چنان علاقه و پيوندى بين دو چيز كه انفكاك اولى (تابع) از دومى (متبوع) ممكن نباشد. اين علاقه و پيوند چنان است كه وجود تابع فى نفسه عين وجود آن فى متبوعه است. پيوند نوع به جنس را نيز تبعيت گويند. تبعيت در اينجا به اين معنى است كه صفات نوع تابع صفات جنس است زيرا نوع اخص از جنس است.

بنا بر اين، صفات مهره داران اعم از صفات پستانداران است.

زيرا مهره‌داران فقط شامل پستانداران نمى‌شوند بلكه پرندگان، دوزيستان، خزندگان و ماهى‌ها را نيز شامل مى‌شوند. صفات عمومى را صفات اصلى يا صفات رئيسه مى‌گويند كه شامل بيشتر صفات ارزشمند مى‌شود. زيرا حيوان نمى‌تواند پستاندار باشد مگر اينكه مهره‌دار باشد. اما ممكن است مهره‌دار باشد و پستاندار نباشد. بنا بر اين تبعيت [در اينجا] به معنى پيوند تضمّن است به نحوى كه حد فرودين مندرج در حد برين باشد، مانند اندراج نوع در جنس. مبدأ تبعيت صفات [در حيوانات‌] يكى از مبادى انقسام طبيعى است كه كوفيه و ژوسيو و اگاسيز آنها را وضع كرده‌اند. اين مبادى عبارت است از:

1- اصل ارتباط صور.

2- اصل تبعيت صفات.

3- اصل تسلسل طبيعى.

همچنين تبعيت به معنى فرمان‌بردارى فردى يا گروهى تحت تأثير سلطه خارجى است. از آن جمله است تبعيت اخلاقى به اين معنى كه اراده براى خود قانونى مستقل وضع نكند. اين حالت در مقابل خود مختارى قرار دارد.

تبكيت الضمير

فارسى/ خود نكوهى‌

فرانسه/Remords

انگليسى/Remorse

لاتين/Mordere

خود نكوهى عبارت از يك افسردگى شديد است كه به موجب كار زشتى كه انسان مرتكب شده و از زشتى آن آگاه شده است، راحت و آرامش را از انسان مى‌گيرد. به اين جهت پيارژانه گفته است: خود نكوهى درد سوزانى است كه هر گاه انسان متوجه شود كه گناه كرده است، انسان را مى‌گزد.

فرق خود نكوهى با پشيمانى اين است كه در حالت پشيمانى، اثر اراده قوى‌تر است و در حالت خود نكوهى حالت انفعال و تأثر شديدتر است. و نيز پشيمانى يك حالت دينى و اخلاقى است كه متضمن خود نكوهى نيست. خود نكوهى، نگرانى و رنج و عذاب است در حالى كه پشيمانى فضيلت و توبه است. خود نكوهى احساس نگرانى است [در حالى كه توبه احساس آرامش است‌].

فرق خود نكوهى با افسوس اين است كه افسوس متضمن و مستلزم اين نيست كه انسان به موجب اينكه چيزى از دست داده است، خود را توبيخ و سرزنش كند و فقط مستلزم قول به زشتى و نابجائى عمل انسان است. مثلا انسان از روى حسرت و دردناكى مى‌گويد افسوس بر آنچه گذشت. اما در اين حالت خود را مسئول و مستحقّ سرزنش و نكوهش نمى‌داند.

اگر در وقوع چنين اعمالى اراده انسان دخالت داشته باشد، انسان از خود سلب مسئوليت مى‌كند و مى‌گويد: نيّت من صادق بود. بنا بر اين اگر وقوع اين فعل تابع نيّت من نبوده است، مسئوليت آن با من نيست. اما خود نكوهى مستلزم سرزنش و توبيخ است، زيرا چنانكه گفتيم الم نفسانى شديدى است كه از شعور به ارتكاب گناه به وجود آمده است.

تتالى‌

فارسى/ توالى‌

فرانسه/Succession

انگليسى/Succession

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 208
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست