responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 15

مى‌خوانند اگر معنى الفاظ بر ايشان تشريح نشود، وقت زيادى براى درك مطلب از آنان ضايع مى‌شود، بدون اينكه به غايت مقصود برسند. اين امر موجب مى‌گردد كه دانشجويان از فلسفه دل زده شوند و از ترقى و پيشرفت در اين رشته باز مانند، بطورى كه بعضى از آنها به استعمال الفاظ تو خالى عادت مى‌كنند و آنچه را خوانده‌اند، طوطى‌وار بازگو مى‌كنند و يا مانند طفلى كه با بى‌ميلى غذا مى‌خورد الفاظ را ادا مى‌كنند. اين عقل‌هاى طوطى‌وار كه كلمات تو خالى را رد و بدل مى‌كنند، در زندگى آينده خود از نتيجه‌گيرى علمى عاجزاند. شايد ممارست در ترجمه كه مقتضى مراجعه به فرهنگ‌هاى علمى و فلسفى براى شناخت معانى الفاظ است، وسيله خوبى براى شفاى اين ذهن‌هاى طوطى‌وار باشد، زيرا اين كار آنها را از استعمال الفاظى كه معنى آنها روشن نيست بازمى‌دارد و دقت در تعبيرات لفظى و رعايت مطابقت بين لفظ و معنى را به آنها بازمى‌گرداند، بطورى كه لفظ جامع‌تر از معنى و معنى جامع‌تر از لفظ نباشد.

فايده اجتماعى تثبيت اصطلاحات اين است كه تعيين حدود معنى الفاظ، تفهيم و تفهّم بين مردم را با يكديگر آسان مى‌كند، بطورى كه در مورد چيزى كه نمى‌دانند سخن نمى‌گويند و وارد معنائى كه بر ايشان روشن نيست نمى‌شوند. بيشتر اختلافات سياسى و اجتماعى، معلول اين واقعيّت است كه مردم معنى الفاظى را كه در بحث‌هاى خود به كار مى‌برند، دقيقا مشخص نمى‌كنند. مثلا الفاظ آزادى، عدالت و مساوات، در نظر طرفداران كمونيسم و سرمايه‌دارى به يك معنى نيست. همچنين است كلمات حقّ، واجب، خير، كرامت و غيره. اگر بخواهيم اختلافات بين مردم را حلّ كنيم، و به تفاهم بين پيروان عقايد متشابه تحقّق بخشيم، اوّل بايد اين معانى را به نحو علمى و روشن معلوم و معيّن كنيم. اين تحديد معانى بسيارى از عقايد و آراء را به هم نزديك مى‌كند و از اتلاف وقت و كوشش بى‌مورد افراد مى‌كاهد.

الفاظى كه مترجمان جديد استعمال مى‌كنند، شايد بيشتر از ساير الفاظ به تحديد معنى احتياج داشته باشد. زيرا چنانكه گفتيم آنها يك لفظ واحد را به معنى واحد استعمال نمى‌كنند. مثلا كلمه‌Intuition را بعضى به حدس، بعضى به بداهت و بعضى ديگر به اكتناه و يا استبصار ترجمه كرده‌اند.

[در فارسى اين كلمه را به شهود ترجمه كرده‌اند.] كلمه‌Conscience را بعضى به شعور و بعضى به وعى [يعنى گردآورى‌] ترجمه كرده‌اند اگر كار به همين ترتيب ادامه يابد، به حد اكثر ناهنجارى و اضطراب كشيده مى‌شود. زيرا اگر مترجمان اصطلاحات را به يك معنى به كار نبرند، خود از فهم و درك آنچه ترجمه كرده‌اند، بازمى‌مانند. اين كافى نيست كه اصطلاحات علمى خود به خود دگرگون شود تا به يك اصطلاح واحد منتهى گردد، زيرا دگرگونى خودبخودى الفاظ به آنجا منتهى مى‌شود كه الفاظ متعدّدى براى دلالت به يك معنى واحد، استعمال شود. در اين مورد اگر لفظى بر الفاظ ديگر غلبه كند و بيش از الفاظ ديگر متداول شود، چنين نيست كه اين لفظ بهترين الفاظ براى اداى آن معنى باشد. پس بايد دگرگونى الفاظ را به سوى هدف مطلوب، هدايت كرد. تنها وسيله هدايت الفاظ به سوى معانى صحيح اين است كه يك مركز علمى داير گردد و از اصطلاحاتى كه مترجمان و متخصصان به كار مى‌برند، اصطلاح واحدى را براى بيان معنى مخصوصى برگزيند و تثبيت كند و آن را ملاك و استاندارد زبان و لغت قرار دهد، اما از خود اصطلاحات جديد وضع نكند [بلكه اصطلاحات مترجمان را بررسى كند و بهترين آنها را برگزيند.] اين امر به اين جهت است كه در شأن مراكز علمى نيست كه از خود، اصطلاحات جديد وضع كنند، زيرا اين مجمع همانند يك عضو مهم در تحقيقات علمى است كه اكتشافات علما را تصفيه و تنقيح مى‌كند و به نظم مى‌كشد و ثبات مى‌بخشد. اگر مجامع علمى از اين حدّ، كه بايد بر آن آگاهى داشت تجاوز كنند، خود را در غلط و خطا و

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست