كنف حمايت پادشاهان ايرانى قرار گرفتند و در اين سرزمين با پزشكان ايرانى نژاد تشريك مساعى كرده قدمهائى چند در دنباله آثار بقراط و جالينوس از خود بيادگار گذاشته‌اند كه در حقيقت دنباله مكتب اين دو دانشمند ميباشد، سپس بر اثر حمله عرب بر ايران بمناسبت آنكه در مذهب اسلام كه همه نوع توصيه و تأكيد درباره كار خير و نيكو كارى شده در حقيقت علم طبّ سير تكاملى خود را مى‌پيمود و همان طور كه بيان گرديد كم كم بغداد جانشين مراكز علمى ايران شد.

خلفاى عبّاسى بخصوص هارون و مأمون بر اثر تشويق زيادى كه از علماء و دانشمندان نمودند فصل بزرگى در تاريخ طبّ باز نموده كه شايان دقّت فوق العاده ميباشد.

توضيح آنكه دوران اين دو خليفه دوره ترقّى كامل علم بطور اعمّ محسوب ميگردد چنانكه اسباب و لوازم و ما يحتاج علماء را براى مطالعات حاضر مينموده و جهت استفاده از دانشمندان كتابخانه معتبرى ترتيب داده بودند كه در دسترس اينان قرار گيرد و بدين سبب بوده كه:

اولا- طالبين علم و دانش از اطراف و اكناف بدار العلم بغداد ميشتافتند كه از اين مركز پر نور كسب دانش نمايند.

ثانيا- بواسطه توجّه فوق العاده خلفاى عبّاسى دانشمندان كشورهاى ديگر با جان و دل بدان سرزمين براى افاده دانش ميرفتند و علاوه بر آن مأمون خليفه عبّاسى چنان در اين امر جاهد بود كه ميگويند بوزن كتبى كه حنين بن اسحاق ترجمه مينموده طلا ميداده است.

ثالثا- برخى از دانشمندان كه در كشور خود مورد بى‌مهرى امراء