نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 547
طبيبان حركتهاى ناشى از ترس و خشم
[1] را به اين نيرو نسبت مىدهند، زيرا مشاهده مىكنند كه اين حالات
باعث بروز حركت انبساط و انقباض [2] عارض بر روح [3] منتسب به اين نيروى مىگردد.
براى توضيح بيشتر مىگوييم: چنانچه گوهرى متراكم كه عضو يا بخشى از
يك عضو باشد از تراكم اخلاط به نسبت مزاجى خاص به وجود مىآيد، گوهر لطيف روح [4] نيز از بخار اخلاط و بخش لطيف آن به
نسبت مزاجى خاص به وجود مىآيد. [5]
چنانچه كبد نزد طبيبان كانون توليد اخلاط متراكم است، قلب نيز كانون
توليد بخاريت اخلاط مىباشد.
(اثبات نيروى حياتى و تمايز آن از نيروى نفسانى)
هرگاه روح حياتى بر اساس مزاج شايسته
[6] خود به وجود آيد، استعداد پذيرش نيرويى را مىيابد كه آن نيرو همه
اعضاى بدن را براى پذيرش ديگر نيروها مانند نيروى نفسانى و غير آن آماده مىگرداند،
بنا بر اين نيروهاى نفسانى در روح و اعضاى بدن موجوديت
[1] با اين كه ترس و خشم از حالات نفسانى و داراى مبادى نفسانى
مىباشند.
[2] خشم باعث انبساط خون و برافروختگى رنگ چهره و ترس باعث انقباض
خون و رنگ پريدگى مىگردد.
[3] مقصود روح حياتى است كه حامل و رساننده نيروى حياتى مىباشد.
[4] مقصود از روح، نفس مجرد نيست بلكه روح مورد نظر نزد طبيبان،
ماهيتى مادى دارد.
[5] نزد بسيارى از طبيبان مانند جالينوس و ابو سهل مسيحى، روح طبى
ناشى از هواى استنشاق شده مىباشد، دليلى كه براى ايشان اقامه شده اين است كه روح
به اتفاق همه طبيبان، مَركب و حامل نيروها در سراسر بدن مىباشد، و كسى كه از تنفس
باز داشته شود به زودى هلاك مىگردد زيرا روح حامل از سوى عضو رئيسى به دليل
نرسيدن ماده (هوا) ناتوان مىشود.
آملى مىگويد: نظر حكما كه در متن قانون آمده درست است زيرا ضعف و
قوت روح طبى تابع تناول غذا و فقدان آن مىباشد اگر انسان براى مدتى بيشتر از
متعارف غذا نخورد ضعف قوا را در خود احساس مىكند و در ادامه به سقوط قوه
مىانجامد و اگر روح طبى متولد از هوا باشد نبايد چنين چيزى رخ دهد و درباره هوا
نيز بايد بگوييم آن به نوعى نقش آب را در بدن ايفا مىكند يعنى علاوه بر تعديل روح
و ممانعت از سوختن آن باعث عبور آن (روح) از طريق شريانها و رساندن آن به همه
اعضاى بدن مىگردد. (شرح آملى، ص 354)