نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 548
نمىيابند، مگر بعد از پيدايش اين نيرو (حياتى)
[1]، و در مقابل اگر عضوى در بدن (با فقدان حس و حركت) نيرو نفسانى را
از دست دهد، مادامى كه زنده است نيروى حياتى را از دست نخواهد داد.
آيا نمىبينيد عضو كرخ شده و عضو فلج در همان حال (كه زنده است) فاقد
نيروى حس و حركت مىباشد به دليل (پيدايش سوء) مزاجى كه عضو را از پذيرش (نيروى حس
و حركت) مانع مىگردد [2]،
يا به دليل گرفتگى كه در طريق عصبهاى گسترده بين مغز و عضو عارض گرديده است [3] با اين وجود عضو زنده مىباشد و عضوى
كه مرگ بر آن عارض گرديده از حس و حركت بىبهره بوده و به زودى دچار عفونت و فساد
مىگردد، بنا بر اين در عضو فلج نيرويى وجود دارد كه حيات را حفظ مىنمايد تا جايى
كه هر وقت مانع برطرف گردد مجدداً نيروى حس و حركت به عضو باز مىگردد، و براى
پذيرش آن دو به دليل سلامت نيروى حياتى مستعد مىباشد و تنها وجود مانع
از پذيرش بالفعل آن جلوگيرى مىنمود
[4] در حالى كه عضو مرده چنين نيست.
(تمايز نيروى حياتى از نيروى طبيعى)
نيرويى كه به اعضا، استعداد پذيرش مىدهد، نيروى تغذيه كننده (نيروى
طبيعى) و غير آن نمىباشد [5]، تا هرگاه نيروى تغذيه كننده پا بر جا باشد، حيات عضو نيز ادامه
داشته باشد و هرگاه نيروى تغذيه كننده تباه گردد عضو فاقد نيروى حياتى شود، زيرا
آنچه درباره (تمايز) نيروى نفسانى بيان شد عينا شامل نيروى تغذيه كننده نيز
مىباشد، چه بسا كنش
[1] شيخ الرئيس در اين عبارات در مقام اثبات نيروى حياتى و تمايز
آن از نيروى نفسانى و نيروى طبيعى مىباشد.
[2] اين دليل براى مصداق اول يعنى عضو بىحس و خدر مىباشد.