نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 527
1. حبل ذراع، [1] رگى كه بر سطح زند بالا امتداد دارد، سپس به طرف خارجى متمايل
به برآمدگى زند زيرين كشيده مىگردد و در پايين بخشهاى خارجى از مچ
دست
پراكنده مىشود؛
2. رگ دوم به طرف محل خميدگى آرنج در سطح ساعد رو مىآورد و با
رشتهاى از وريد زير بغلى آميخته مىشود، پس از مجموع آن دو وريد اكحل [2] تشكيل مىگردد؛
3. رگ سوم در عمق (بازو) فرو مىرود
[3] و آن نيز در عمق با رشتهاى از وريد زير بغلى آميخته مىگردد.
وريد زير بغلى، [4] اول چيزى كه از آن منشعب مىگردد، رشتههايى است كه در عمق بازو فرو
مىروند و در بين ماهيچههاى موجود در آنجا پراكنده مىگردند و در آن ناپديد
مىشوند، مگر رشتهاى كه به ساعد مىرسد.
هرگاه وريد زير بغلى به نزديكى مفصل آرنج رسيد، به دو رشته تقسيم
مىگردد: يك رشته در عمق فرو مىرود و به رشته عمقى از وريد قيفال متصل مىشود و
اندكى با آن همراه مىگردد، سپس از هم جدا مىشوند، يكى رو به پايين به جانب داخلى
فرود مىآيد تا به انگشت كوچك و انگشترى و نيمى از انگشت ميانى مىرسد و ديگرى رو
به بالا مىرود و در بخشهاى خارجى دست كه با استخوان در تماس است، توزيع مىگردد.
رشته دوم از دو رشته زير بغلى نزد ساعد به شاخههاى چهارگانه تقسيم
مىگردد:
[1] وريد ساعد، وريد ميانى ساعد (Median
Vein of the Forearm(
وريد كوچكى است كه از كف دست شروع مىشود و در قدام ساعد صعود مىكند اين وريد به
وريد بازيليك يا وريد مديان كوبيتال مىريزد و يا به دو شاخه تقسيم مىشود كه يكى
به نام وريد مديان بازيليك و به وريد بازيليك مىريزد و ديگرى تحت عنوان وريد
مديان سفاليك به وريد سفاليك تخليه مىشود. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 202)
[2] وريد وسط زند، وريد مديان كوبيتال (Median
Cubital Vein(
وريدهاى سفاليك و بازيليك را در حفره كوبيتال با يكديگر مرتبط مىكند. (ضروريات
آناتومى اسنل، ص 202) وريد اكحل به نامهاى ديگرى چون نهر بدن، و وريد اوسط به
دليل توسعه آن بين وريد قيفال و باسليق ناميده مىشود. اكحل به سريانى كحلاوس
ناميده مىشود. آن را اكحل گويند، زيرا به دليل زيادى خون در آن به رنگ كحل (كبود)
ديده مىشود. (نقل از حكيم جيلانى، ص 332)