responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 449

فصل يازدهم: تشريح ماهيچه‌هاى حنجره‌

حنجره، عضوى غضروفى است كه به عنوان ابزارى براى ايجاد صدا آفريده شده و آن از سه غضروف تركيب مى‌گردد:

1. غضروفى كه جلوى گلو زير چانه قرار دارد و قابل رويت و لمس مى‌باشد اين غضروف، سپرى (دَرَقى، تُرسى) [1] ناميده مى‌شود، زيرا درون آن گود و روى آن برآمده مى‌باشد، كه شباهت به درق و نوعى سپر [2] دارد؛

2. غضروفى (خلفى) كه پشت گلو بعد از گردن قرار دارد و بدان بسته شده آن را به غضروف بى‌نام مى‌شناسند؛

3. غضروفى كه روى دو غضروف پيشين را چون پرده‌اى پوشانده است و به غضروف بى‌نام پيوند خورده است و با غضروف درقى بدون مفصل و پيوند، تماس دارد. بين آن و بين غضروف بى‌نام توسط دو گودى روى آن كه در دو زايده از غضروف بى‌نام جفت گرديده، مفصل مضاعف را به وجود آورده و به وسيله رباطها به يكديگر محكم شده‌اند، اين غضروف «مِكَبّى» «طرجهالى» [3] ناميده مى‌شود.

با جمع شدن غضروف درقى به غضروف بى‌نام و با دور شدن يكى از ديگرى، فراخى حنجره و تنگى آن به وجود مى‌آيد، [4] و با پوشاندن غضروف «طرجهالى» روى غضروف سپرى و همراهى آن حنجره باز مى‌گردد و با كناره گيرى از آن حنجره بسته مى‌گردد [5]


[1] غضروف تيروئيد-Cartilage Thyroid . بزرگ‌ترين غضروف حنجره است اين غضروف داراى دو تيغه از جنس هيالن مى‌باشد كه در خط وسط در زاويه‌V شكل. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 306)

[2] ترس (سپر) اعم از درق مى‌باشد زيرا درق از پوست بدون استفاده از چوب ساخته مى‌گردد.

[3] طرجهالى بنابر نسخه شارح آملى معرب «تركهاله» است كه نام ظرفى است كه سر آن چون دايره سپس به تدريج رو به پايين باريك مى‌گردد، اين غضروف نيز چنين شكلى دارد.

لسان العرب به نقل از جوهرى مى‌گويد: الطّرجهالة: كالفنجانة معروف قال و ربما قالوا طرجهارة بالراء، ... (لسان العرب، ج 11، ص 401، ماده طرجهل).

ظرف پادشاه، صُواع ملِك، و به فارسى مكوك را طرجهاله مى‌گويند (لسان العرب، ج 12، ص 7)، غضروف اپيگلوت-Epiglottis . تيغه‌اى برگ مانند از جنس غضروف الاستيك مى‌باشد كه در خلف ريشه زبان قرار گرفته توسط پايه‌اش به پشت غضروف تيروئيد متصل مى‌شود. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 308)

[4] فراخى حنجره براى بلند و كلفت كردن صدا و تنگى آن براى پايين و باريك كردن صدا مى‌باشد.

[5] باز كردن حنجره براى تنفس و بستن حنجره هنگام خوردن و آشاميدن و براى جلوگيرى از ورود چيزى به ناى كه منجر به سرفه گردد.

نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 449
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست