پارهاى از اعضا، از ماده منى به وجود مىآيند و آن اعضاى متشابه در
اجزا مىباشند به استثناى گوشت و پيه، و پارهاى ديگر از خون به وجود مىآيند،
مانند: گوشت و پيه بنا بر اين به جز اين دو عضو، ديگر اعضاى مفرد بدن [3] از دو منى نر و منى ماده تكوّن
مىيابند، [4] جز اين كه بنابر نظريه اهل تحقيق از
حكيمان (معلم اول) از منى مرد پديد مىآيد همانند به وجود آمدن پنير از پنيرمايه و
از منى زن پديد مىآيد همانند به وجود آمدن پنير از شير
[5]، پس چنان كه منشأ بستن پنير در پنيرمايه است همچنين منشأ بستن صورت [6]) جنين يا اعضاى مفرد) در منى مرد
مىباشد و چنان كه منشأ بسته شدن (انعقاد)
[3] اعضاى مفرد (متشابه الاجزا) به لحاظ ماده به دو دسته تقسيم
مىشوند: 1. اعضاى منوى مانند: استخوان، غضروف، رباط، عصب، وتر، غشا، وريدها و
شريانها، 2. اعضاى دموى مانند: گوشت، و شحم (و سمين).
[4] اين بحث در بر دارنده دو موضوع در رابطه با چگونگى توليد مثل
مىباشد موضوع اول: آيا زنان نيز همانند مردان داراى ماده منى مىباشند؟ در اين
باره بين طبيبان و حكيمان اختلاف نظر ديده مىشود، گروهى از حكيمان مانند معلم اول
(ارسطو) معتقدند در زنان چيزى به نام منى وجود ندارد، و آنچه از زنان ترشّح
مىگردد رطوبتى شبيه به منى مىباشد كه به مجاز بدان اطلاق منى نمودهاند؛ زيرا
منى چنانچه گفته شده داراى پنج ويژگى مىباشد: 1. سفيدى رنگ؛ 2. ايجاد لذت هنگام
خروج؛ 3. جهش هنگام خروج؛ 4. نيروى بستن؛ 5. رائحهاى شبيه به شكوفه خرما.
گروهى از طبيبان مانند: جالينوس با ردّ اين نظريه مىگويد: در زنان
نيز مانند مردان منى وجود دارد؛ زيرا فرزندان به پدر و مادر خود شباهت دارند و اين
شباهت ناشى از وجود ماده منى در آنان مىباشد دليل دوم بيشتر اعضاى مفرد بدن منوى
است و منى مرد به تنهايى در ايجاد آنها كفايت نمىكند و دليل سوم وقوع احتلام در
زنان و ديدن منى و استلذاذ از خروج آن مىباشد.
از تعابير ابن سينا در اينجا كه مىگويد دو منى نر و ماده و نيز در
شفا استفاده مىشود كه معلم اول به وجود رطوبتى شبيه به منى در زنان اقرار دارد،
در غير اين صورت وجود اعضايى چون تخمدان و مجارى آن در زنان بيهوده مىباشد.
موضوع دوم: اين دو منى چگونه در تكون جنين نقش دارند جالينوس
مىگويد: معلم اول معتقد است كه منى مرد در تكوّن جنين آميختگى و جزئيت ندارد، ابن
سينا در كتاب شفا ضمن رد سخن جالينوس مىگويد: معلم اول منى مرد را در تكوّن جنين
آميخته مىداند ليكن به نحو فاعليت نه ماده قابلى، در اينجا نيز با بيان تمثيل
(پنير و مايه پنير) در واقع به نظريه حكما (معلم اول) اشاره دارد. (گزيده از شرح
آملى، ص 181)
[5] براى تبيين بهتر موضوع به چگونگى ساخت پنير از زدن مايه پنير
به شير، تمثيل آورده شد.
[6] مبدأ عقد صورت، يعنى قوه فاعله كه در منى مرد است و مبدأ
انعقاد صورت يعنى قوه منفعله كه در منى زن مىباشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 374