نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 371
در اختلاف دوم نيز بر طبيب است كه بداند و باور داشته باشد كه زيانى
متوجه او نيست كه نيروى غريزى نهان در مانند استخوان در ابتدا از سوى كبد بوده
باشد يا اين نيرو را به مزاج خود سزاوار شده يا چنين نبوده و نه هيچ يك از آنها،
ولى اكنون بايد باور داشته باشد كه اين نيروى نهفته در اين عضو از ناحيه كبد
نمىرسد بطورى كه اگر راه بين آن دو بسته گردد و نزد استخوان غذاى كافى باشد،
استخوان در كار خود دچار تباهى گردد، چنانچه حس و حركت بدن در صورت انسداد عصب
آوران از مغز، تباه مىگردد، پس اين نيرو، در استخوان تا زمان بقاى استخوان بر
مزاج خود غريزى است.
تقسيم اعضاى بدن
اينك (با تبيين اين مقدمه در خصوص پذيرا يا فرستا بودن نيرو از جانب
اعضاى بدن و بر اين اساس) دسته بندى ذيل درباره موقعيت اعضا نسبت به يكديگر ارائه
مىگردد:
1. اعضاى رئيس (فرمانده)؛ 2. اعضاى خادم رئيس (فرمان بر)؛ 3. اعضاى
مرئوس (فرمان پذير بىخدمت)؛ 4. اعضاى نه فرمانده و نه فرمان پذير.
«اعضاى فرمانده» به اعضايى در بدن اطلاق مىگردد كه منشأ [1] نيروهاى نخستين
[2] بدن بوده كه در بقاى حيات شخصى و استمرار حيات نوعى (نسل) ضرورى
مىباشد، و به اقتضاى حيات شخصى سه عضو است
[3]:
[1] اعضاى رئيس در بدن به دو اعتبار، مبدأ براى قوا (نيروها)
مىباشند: 1. مبدأ قابلى (پذيرش قوه از سوى نفس و روان)؛ 2. مبدأ فاعلى (اجراى آن
در اعضا و جوارح بدن).
[2] نيروهاى نخستين بدن، عبارتند از: نيروى حياتى، نيروى طبيعى، و
نيروى نفسانى كه تحقق اوليه براى بدن داشته و بدن به آنها نيازمند مىباشد بر خلاف
نيروهاى ثانوى، مانند: نيروى شنوايى، نيروى بينايى و ... كه بعد از نيروهاى نخستين
در بدن تحقق مىيابند، و ضرورت حياتى براى بدن ندارند.
[3] ضرورت وجود اعضاى رئيس از آنجا مىباشد كه بدن از عناصرى كه
اقتضاى انفكاك و گسستن دارند تركيب يافته است و نيروى حياتى آن را بر التيام و
پيوستگى نگه مىدارد و نيروى حياتى به محلى نياز دارد كه آن را حمل نمايد و آن روح
است كه قلب، آن را ايجاد مىنمايد و از طرف ديگر، روح و بدن، پيوسته رو به تحليل
است لذا بايد نيروى توليد كننده ماده آن در بدن باشد و آن نيروى تغذيه مىباشد و
محل آن خون و توليد كننده آن در بدن كبد مىباشد و چون بدن در معرض نفع و ضرر قرار
دارد بايد شعورى باشد كه باعث نفع و مانع ضرر گردد و آن نيروى نفسانى است كه محل
آن روح موجود در مغز مىباشد و در نهايت چون مرگ حتمى است بايد براى بقاى نسل
نيرويى در بدن باشد كه جانشين براى شخص به وجود آورد و آن نيروى مولده است كه محل
آن بيضهها مىباشد (گزيده از شرح آملى ص 175).
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 371