نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 370
درباره وجود عضو پذيراى غير فرستا بين طبيبان و نيز بين حكيمان
اختلاف نظر ديده مىشود، گروهى از ايشان بر اين نظر گرايش پيدا نمودهاند كه
استخوان و گوشتِ غير حساس، [1] و مانند آن توسط نيروهايى كه در نهاد آنها به وديعه گذارده شده به
بقاى خود ادامه مىدهند و نيروى آن از عضو ديگرى منشأ نمىگيرد، پس آن گاه كه غذا
به آنها رسد به كمك آن نيروهاى نهفته، بسنده مىگردد، بنا بر اين نه نيرويى به
اعضاى ديگر مىفرستند و نه از اعضاى ديگر، نيرو مىپذيرند.
[2]
گروه ديگر بر اين باوراند كه اين نيروها از درون آنها نمىجوشد بلكه
از سوى
كبد يا قلب در ابتداى آفرينش، به آنها افاضه گرديده سپس در نهاد اين
اعضا، استقرار يافته است.
بر شخص طبيب بررسى و كشف راهى به سوى حقيقت، از اين دو اختلاف با
ارائه برهان، ضرورت ندارد و بر وى به اقتضاى طبيب بودن راهى براى گشايش آن وجود
ندارد و زيانى نيز متوجه او از اين گونه مجادلات نمىباشد، ولى بايد بداند و باور
داشته باشد كه در اختلاف اول، اشكالى نيست كه (بر اساس نظريه حكما) قلب سرمنشأ حس
و حركت از سوى مغز باشد و نيز سرمنشأ نيروى غذا رسان از سوى كبد باشد يا (بر اساس
نظريه طبيبان) چنين نباشد، زيرا مغز چه خودبه خود و چه بعد از قلب، سرمنشأ صدور
حركتهاى نفسانى نسبت به اعضاى ديگر بدن مىباشد و همچنين كبد، منشأ صدور كنشهاى
طبيعىِ غذا رسان نسبت به اعضاى ديگر مىباشد.
[1] مانند گوشت كبد و كليه از اعضايى كه داراى حس نمىباشند.
[2] برخى بر اين باورند كه عضو غير قابل نسبت به نيروى طبيعى است
نه نيروى حيوانى و عبارت «پس آن گاه كه غذا به آنها رسد.» شاهد اين مدعاست ولى
آملى ضمن ردّ اين سخن مىگويد: تقسيم اعضا به حسب اعطا و قبول كلى است نه فقط نسبت
به قواى طبيعى و نزد كسانى كه اين نظريه را قبول دارند، قوه حيوانى همراه با
قوهاى كه در تغديه بدان بسنده مىشود وجود دارد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 370